ذلت مردها.mp3
4.12M
سخنرانی ذلت مردها در ناکامی آرزوهاست ! ناصرالدین‌‌شاه قاجار با آن عظمت، در حالات خود می‌نویسد: من هیچ‌گاه در زندگی، کوچک نشدم جز یک مورد؛ در برابر محقق سبزواری. من برای زیارت علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع)، از تهران عازم مشهد بودم. به سبزوار که رسیدم، عمداً توقف کردم که محقق سبزواری را ببینم. مدت دو روز در آنجا توقف داشتیم. تمام بزرگان سبزوار به دیدن من آمدند اما محقق سبزواری نیامد. با خود گفتم حیف است که تا اینجا آمده‌ام و محقق سبزواری را ندیده باشم، بهتر است خودم به دیدارش بروم. گفتم: به او خبر بدهید که شاه می‌خواهد به دیدارت بیاید (آن هم ناصرالدین‌شاه قاجار که جزء مقتدرترین پادشاهان قاجاریه بوده است). به آقای محقق سبزواری خبر دادند که قرار است شاه به منزل شما بیاید. ایشان سجاده‌ای را در آفتاب ظهر زمستانی در حیاط پهن کرده بودند و روی آن نشسته بودند. با هیئت همراهِ، به منزل محقق سبزواری وارد شدم. محقق، احترامی کرد و از جا بلند شد و دوباره سر جایش نشست. جلوی آفتاب روبه‌روی محقق سبزواری ایستادم و گفتم: من ناصرالدین شاه قاجار و شاه مملکت هستم. محقق سبزواری گفت: هر که هستی، باش. گفتم: من دو روز است که به اینجا آمده‌ام و تمام بزرگان به دیدار من آمدند و شما نیامدید! محقق سبزواری گفت: آقای ناصرالدین‌شاه! هر کس به دیدنت آمده، با تو کاری داشته، من که کاری با شما ندارم که به دیدارتان بیایم. الله اکبر، این بشر چه قدر آقا است و بعضی، چه قدر خودشان را ذلیل می‌کنند. وقتی دیدم محقق سبزواری مناعت طبع بالایی دارد..... گلچین كليپهاي بصیرتی👇 @jamkaranedeleman