جنگ نرم
💠 #قلمرو_امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر آیت الله مصباح یزدی 🔶قسمت اول (تعلیم کسی که نمی داند) 🌹امام
آیت الله مصباح یزدی قسمت دوم ( تذکر و موعظه) 🌹امیرالمومنین علی علیه السلام : همه كارهاى خوب و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منكر چون قطره اى است در درياى عميق. نهج البلاغه، حکمت ۳۷۴ یکی از اقسام امر به معروف و نهي از منکر مصداق موعظه و نصيحت کردن و پند و اندرز دادن است. اين قسم هم چند صورت دارد، که مصاديق آن فرق مي کند. مثلاً شما اطلاع پيدا کرديد که فردي با وجود اینکه حکم را مي داند و مي داند که فلان کارگناه است، در عين حال، عالماً و عامداً، آن گناه را مرتکب مي شود. اما همين فرض چند حالت دارد: گاهي آن فرد به تنهايي و در خلوت گناهي را مرتکب شده است و شما به طور اتفاقي از عمل او اطلاع پيدا کرديد، و او اصلاً نمي خواهد کسي در مورد اين مسأله چيزي بفهمد و حتي اگر متوجه شود که شما از عمل او اطلاع پيدا کرده ايد، خجالت مي کشد. در اين جا شما بايد او را امر به معروف و نهي از منکر کنيد، اما اين امر به معروف و نهي از منکر بايد به گونه اي باشد که او خجالت نکشد. چون خجالت دادن افراد، مصداق ايذاء مؤمن ( اذیت مؤمن ) است و ايذاء مؤمن هم حرام است. بايد به گونه اي با او صحبت کنيد، که او متوجه نشود شما از گناه او خبر داريد. مثلاً با گفتن مسائل کلي او را موعظه کنيد. چه رسد که راز او را نزد ديگري فاش کنيد و گناه او را به ديگران بگوييد. بازگو کردن گناه ديگران، خود گناه کبيره(مصداق غیبت کردن) است. ممکن است شخصي در خفاء گناه ساده اي را انجام بدهد، بعد شما گناه ساده او را به اسم نهي از منکر در جلوي ديگران بازگو کنيد! اولاً او خجالت مي کشد، که اين خود يک گناه است. اگر ديگران بفهمند که او آن گناه ساده را مرتکب شده است، شما يک گناه کبيره مرتکب شده ايد. او يک گناه صغيره کرده بود، اما شما براي انجام تکليف واجب، مرتکب گناه کبيره شديد! پس اگر کسي در خفا گناهي کرد، حتي اگر گناه کبيره هم باشد، اولاً شما حق نداريد که راز او را فاش کنيد، و به کسي بگوييد. حتي شما حق نداريد راز او را به پدر و مادرش بگوييد. چون آن فرد خجالت مي کشد، آبرويش مي ريزد، و ريختن آبروي مؤمن حرام است. مگر يک مورد که استثنا شده و آن اين که راه اصلاح فرد گناهکار منحصرا در اين باشد که به ديگري بگوييد. يعني به هر دليلي اصلا حاضر نمي شود، دست از گناه خود بردارد، و تنها راه باز داشتن او اين است که به شخص ديگري که مي تواند او را از گناه باز دارد، بگوييد، تا او آرام آرام شخص خلافکار را وادار به اصلاح کند. فقط در اين مورد جايز است گناه شخصي براي ديگري نقل شود. اما تا ممکن است بايد خود شما درصدد اصلاح او برآمده، و او را از منکري که مرتکب آن مي شود نهي کنيد. اما به گونه اي که متوجه نشود شما خبر داريد، تا آبروي مؤمن نزد شما نريزد. خداوند ستارالعيوب است، و راضي نمي شود که راز مؤمن براي ديگري فاش شود، و يا آبرويش بريزد. بسياري از مردم از اين موضوع غفلت دارند، گمان مي کنند هر کس گناهي را مرتکب شد، مخصوصاً اگر گناه کبيره باشد، بايد افشاگري کرد، و به مراجع ذي صلاح خبر داد، يا بايد او را تعزير کرد، و يا اگر مرتکب گناهي شده که حد دارد، بايد او را حد زد. در صورتي که حتي گناهي که موجب حد است، افشاي آن به اين سادگي جايز نيست. مگر آن که چهار نفر به اتفاق يکديگر آن گناه را ببينند، در اين صورت آن چهار نفر حق دارند گناه او را مراجع ذي صلاح گزارش کنند. اما اگر سه نفر مؤمن مي دانند که اين فرد مرتکب عملي شده که موجب حد است، و بروند در محکمه شهادت دهند، اگر نفر چهارم حاضر نباشد، قاضي بايد خود آن سه نفر را حد بزند. اسلام تا اين مقدار خواسته است که اسرار مردم آشکار نشود و آبروي کسي نريزد. البته اگر رسوايي به جايي رسيد که چهار نفر عادل با هم ديدند، آن هم به نحوي که جاي هيچ شبهه اي براي آن چهار عادل وجود نداشته باشد، در اين حالت بايد حد الهي اجرا شود، و نبايد حدود الهي تعطيل گردد. ولي تا ممکن است، بايد اسرار مردم فاش نشود و حتي به خود طرف هم نبايد گفت که من از گناه تو خبر دارم، تا مبادا او خجالت بکشد. 🎯 "بپیوندید" ↙️ 🇮🇷 http://eitaa.com/joinchat/3070623744C8a22c05fbd