رسانه، دلار و سندروم کوری(۲) طی هفته‌ها و روزهای گذشته، در حوزه سیاست خارجی نیز، جمهوری اسلامی ایران، چند دستاورد بزرگ و بعضا بی‌نظیر داشت: سفر آقای رئیسی به چین برای عملیاتی شدن سند جامع مشارکت راهبردی و عقب‌نشینی کشورهای عربی- بخوانید غرب- در مقابل یکی از محورهای اصلی مقاومت یعنی سوریه. خبر اول یعنی سفر آقای رئیس‌جمهور از سوی این جریان به‌شدت پوشش داده شد منتها، به‌عنوان یک اشتباه و شکست! آنها تا توانستند علیه این سفر جو‌سازی کردند و لابه‌لای این جو‌سازی‌ها، آدرس آویزان شدن به غرب را دادند. راجع به خبر دوم نیز، فعلا سکوت و سانسور را برگزیده‌اند. سفر رؤسای مجلس کشورهای عربی و برخی وزرای خارجه این کشورها به دمشق، و دعوت رسمی از سوریه برای بازگشتن به «خانه عربی» اتفاق کمی نیست. تقریبا همان کشورهایی که به قول نویسنده مجله اکونومیست، ده‌ها میلیارد دلار برای براندازی بشار اسد هزینه کرده بودند، نمایندگان‌شان به دمشق رفتند و از این کشور خواستند به اتحادیه عرب بازگردد! این خبر، چقدر در رسانه‌ها پوشش داده شد؟! به این اخبار، خبرهای رونمایی از موشک کروز پاوه با برد  دو هزار کیلومتر، پهپاد شاهد 149 پهپاد پهن‌پیکر با ۲۱ متر طول بال  و ۳۵ ساعت مداوم پرواز، تأسیس 230 شرکت دانش‌بنیان توسط متخصصان ایرانی که به کشور بازگشته‌اند، بازگشت 2500 نفر از نخبگان به کشور و....را هم اضافه کنید. حالا بازگردیم به موضوع اصلی خودمان. با استناد به یک نکته و نظریه روانشناسی گفتیم، تمرکز شدید روی یک نقطه، باعث دیده نشدن نقاط دیگر می‌شود. عرض کردیم برای مطالعه مبسوط در این حوزه رجوع کنید به نظریه «گوریل نامرئی» در کتاب «تفکر کند و تفکر سریع» نوشته پروفسور دانیل کانمن. معتقدیم کسانی که به‌دنبال آنند، همه توجهات روی یک خبر «بد» متمرکز شود در واقع به‌دنبال دیده نشدن اخبار و تحولات خوبند. چرا که اخبار و تحولات خوب برای این طیف، تهوع‌آفرین است! چون همان تمرکز شدیدی که به آن اشاره کردیم، باعث کوری خودشان هم می‌شود. عقل، اخلاق و اصول حرفه‌ای رسانه‌ای ایجاب می‌کند همه این اخبار را کنار هم دید، بعد قضاوت کرد. آدم کور نمی‌تواند تحلیل کند. آن جریان سیاسی بدنام، بدسابقه و تمام شده‌ای که، با نیم نگاهی به انتخابات پیش‌رو، نوسانات ارزی را «فرصتی برای احیای خود» می‌بیند و با ابزار رسانه و دروغ و شایعه، بر این نوسانات دامن می‌زند، آن‌قدر کور شده که متوجه نیست خود نیز در این جامعه زندگی می‌کند و نباید به تورم و نوسانات ارزی دامن بزند.  مطالعه تاریخِ بحران‌های بزرگ اقتصادی جهان به‌ویژه بحران‌های دهه 30 و 40 میلادی غرب نشان می‌دهد، «اتحادِ» جریان‌های مختلف تاثیرگذار- از سلبریتی بگیر تا روزنامه‌نگار و سیاستمدار و فیلمساز و نخبگان- از جمله دلایل مهم عبور از بحران بوده است. «شرایط بحرانی»، زمان «انتقاد» و «ارائه راه‌حل‌های کارشناسی» است نه «عقده‌گشایی» و «تسویه حساب‌های سیاسی» آن‌هم از سوی جریان‌هایی که جزو متهمان ردیف اول بروز چنین بحران‌هایی‌اند. شما بفرمایید! کسانی که بحران را فرصتی برای بازگشت به قدرت دیده‌اند و با قدرت جادویی رسانه، بد را خوب و خوب را بد «جا» می‌زنند، به بحران اقتصادی دامن می‌زنند، در حالی که هیچ چیز قابل افتخاری در کارنامه‌شان دیده نمی‌شود، به‌جای پاسخگویی به یک دهه ویرانی، در شکل و شمایل یک کارشناس خبره ظاهر شده و «تئوری توسعه پایدار» می‌بافند، کذب بودن ده‌ها خبرشان طی همین دو هفته گذشته اثبات شده و بعضا وادار به عذرخواهی و اصلاح شده‌اند، بویی از اخلاق و انسانیت برده‌اند؟  مخاطب نکته پایانی این یادداشت، دولت محترم است که طی یک سال و نیم گذشته، بیش از 8 سالِ برخی‌ها تلاش کرده و در برخی حوزه‌ها، به نتایج خوبی هم رسیده است. دولتی که فقط در یک فقره، تلفات روزانه 800 نفر از کرونا را به صفر رسانده است و کشورمان را در این حوزه، جزو پرافتخار‌ترین کشورهای دنیا قرار داده است. ظرفیت عظیمی در کشور وجود دارد که می‌توان با استفاده از آنها، از این «فتنه اقتصادی» هم عبور کرد و آن چیزی نیست جز، کارشناسان خبره، مومن و غیرلیبرال... چقدر از مدیران دولت‌های سابق در بدنه دولتی باقی مانده است؟ وضعیت سفرای کشورمان در برخی کشورهای مهم چگونه است؟ آیا این مدیران و سُفرا با سیاست‌های دولت همراهند یا ساز خود را می‌زنند؟ چندبار از اساتید متعهد دانشگاه‌ها و کارشناسان خبره دعوت به عمل آمده تا برای عبور از این وضع، کمک حال دولت و ملت باشند؟ قطعا بخشی از وضعیت اقتصادی که در آنیم، حاصل تحریم‌ها و توطئه‌هاست اما این تحریم‌ها و توطئه‌ها، بیش از چهل سال است که وجود دارند. آن زمینه‌های داخلی که باعث می‌شوند، این توطئه‌ها موثر واقع شوند، آیا شناسایی شده‌اند؟ اتاق جنگ اقتصادی آمریکا، وزارت خزانه‌داری است. اتاق جنگ اقتصادی ما کجاست؟  جعفر بلوری 💥جنگ نرم ودشمن شناسی https://eitaa.com/join