آيين بصيرت (بررسي عملكرد عوام و خواص در برابر حضرت علي عليه السلام)(۱)
تعريف خواص
خواص از دانشمندان، سياستمداران، روساي قبايل، بازرگانان، ثروتمندان، نويسندگان، اديبا و پهلوانان تشكيل مي شود. ممكن است گروه بندي خواص در جامعه ها و دوران هاي گوناگون متفاوت باشد. يعني به فراخور شرايط اجتماعي هردوره، تركيب گروه خواص تفاوت پيدا مي كند. در اين بين، اهل سياست و انديشمندان يك جامعه هميشه در گروه خواص جاي داشته اند. طيف هاي مختلف خواص در هر رتبه و طبقه اي كه باشند، در اين امر مشتركند كه مي توانند با تأثيرگذاري بر افكار عمومي، روند تغييرات اجتماعي را كند كنند يا شتاب بخشند.
در دوران حضرت علي عليه السلام، گروه هاي ياد شده از نقش سياسي ـ اجتماعي ويژه اي برخوردار بوده و هركدام به نوعي در حذف ايشان از مقام خلافت يا به خلافت رساندن حضرت مشاركت داشته اند.
ويژگي هاي خواص
مهم ترين ويژگي هاي خواص عبارت اند از:
1 ـ الگوسازي
رفتار خواص به دليل قابليت تأثيرگذاري آنان، براي مردم به صورت الگو در خواهدآمد. از آن جا كه كوچك ترين كردار خواص در جامعه خود به خود ترويج مي يابد، آنان مي توانند پايه گذار روش هاي پسنديده يا ناپسند اجتماعي باشند. اگر انديشمندان و زمام داران يك جامعه به سوي اشرافيت و تجمل گرايي روي آورند، اين امر به زودي به صورت فرهنگ عمومي در سطح جامعه پديدار مي شود. كساني كه از تمكن مالي برخوردارند، خود را با اين فرهنگ هماهنگ مي كنند و ديگران به فقر و فروپاشي بنيان هاي خانوادگي دچار مي شوند.
اميرالمؤمنين علي عليه السلام در نامه اي به «عثمان بن حُنيف» اين گونه فرمودند:
اَلا وَ اِنَّ لِكُلِّ مأمومٍ اِماما يَقْتَدي بِه وَ يَسْتَضِي ءُ بِنورِ عِلمِه.
آگاه باش هر پيروي را امامي است كه از او پيروي مي كند و از نور دانش وي روشني مي گيرد.1
همان گونه كه امامانِ هدايت گرداريم، امامان گمراهي و ضلالت نيز داريم و عوام جامعه كه توان مندي هاي لازم را براي امام شدن ندارند، به ناچار مأموم خواهند بود.
2 ـ تأثيرگذاري بر افكار عمومي
خواص از آن جا كه در بين مردم، محبوب يا منفور هستند، مي توانند با سخنان خويش جامعه اي را به حركت درآورند و منشأ خيرات بسيار شوند. در تاريخ، حوادث بسياري از اين ناحيه رقم خورده است. چه بسيار جنگ هايي كه رزمندگان دچار ملامت و خستگي شده اند، ولي با يك سخنراني، نيرويي دوباره گرفته و دشمن را در ميدان كارزار به شكست كشانده اند يا در نقطه ي مقابل، نيروهاي مستعد و آماده را با خواندن آيه هاي يأس، زمين گير كرده اند.
با نگاهي به يك نمونه ي تاريخي در دوران امام علي عليه السلام، اهميت اين نقش را در مي يابيم. بعد از نقض پيمان طلحه و زبير و فتنه انگيزي اين دو، حضرت علي عليه السلام صلاح ديدند كه براي سركوبي آنان از مردم كوفه كمك بگيرد؛ زيرا كوفه تنها سنگر علي عليه السلام در عراق به شمار مي رفت.
علي عليه السلام محمدبن ابي بكر را به همراهي محمدبن جعفر به كوفه فرستاد و به ايشان نامه اي داد تا درخواست كمك امام را به گوش مردم كوفه برسانند. در اين بين ابوموسي اشعري كه والي كوفه بود، به مردم مي گفت:
اَلْقُعُودُ سَبيلُ الآخِرَةِ وَ الْخُرُوجُ سَبيلُ الدُّنيا.
در خانه نشستن، راه آخرت و قيام، راه دنياست.
با اين موضع گيري غلط ابوموسي، نمايندگان امام بدون هيچ نتيجه اي به مدينه بازگشتند. امام بار ديگر ابن عباس و مالك اشتر را فرستاد. ابوموسي اين بار چنين گفت:
هذِهِ فِتْنَةٌ صَمّاءٌ، اَلنّائِمُ فيها خَيرٌ مِنَ اليقْظانِ وَ اليَقْظانُ خيرٌ مِنَ القاعِدِ وَ القاعِدُ خَيرٌ مِنَ الرّاكِبِهِ وَ الرّاكِبُ خَيْرٌ مِنَ السّاعِي.
اين شورشي است كه انسان خوابيده در آن بهتر از بيدار است و بيدار بهتر از نشسته است و او بهتر از ايستاده و او بهتر از سوار و سوار بهتر از ساعي است.
سپس افزود: شمشيرها را در غلاف كنيد. اين بار نيز نمايندگان امام پس از سعي و تلاش فراوان، با نااميدي كوفه را ترك كردند.
امام علي عليه السلام اين بار فرزند ارشد خود؛ امام مجتبي عليه السلام و صحابي بزرگ پيامبر؛ عمار ياسر را به كوفه اعزام نمود. اين دو با سخناني مهيج و كوبنده در مردم ولوله اي انداختند كه تلاش هاي ابوموسي را بي تأثير كرد. به دنبال آن نزديك به دوازده هزار نفر براي جهاد آماده شدند و خانه و زندگي خود را براي پيوستن به امام علي عليه السلامترك گفتند.2
.💥جنگ نرم ودشمن شناسی
به کانال خودتان بپیوندید
👇
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
💥کانال ما درپیام رسان بله
https://ble.ir/jangnarmvdoshmanshnasi