🌱یك بار لباس های عباس خیلی بو می‌داد. از او سؤال كردم: چرا همه تیمسارها بوی عطر می‌دهند، ولی تو ...؟ گفت: حقیقتش وقتی از قزوین می‌آمدم، رفتم یكی از روستاها صله ارحام اصرار كردند كه شب بمانم و من هم گفتم اگه نمانم دلشان می‌شكند ماندم ولی چون خانه آنها جا نداشت، رفتم توی طویله خوابیدم. ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 🆔 @jannatolhosain