می گویند انسانیت: معیار و میزان انسانیت چیست؟ صفحه چهاردهم از 18 صفحه در مورد تسلط بر نفس در اسلام تاکید فراوان شده است. داستان کوچکی را در این زمینه که شاید شنیده باشید نقل می کنم: نوشته اند که پیغمبر اکرم ص در مدینه از محلی عبور می کرد. گروهی از جوانان مشغول زورآزمایی بودند. به این ترتیب که سنگ بزرگی را بلند می کردند(مثل این هایی که هالتر برمی دارند)تا ببینند چه کسی بهتر می تواند آن را بلند کند. خوب،این هم مثل همه مسابقات احتیاج به داور دارد. چون گاهی و تنها دو نفر وزنه و نزدیک به یکدیگر برمی دارند، پیغمبر اکرم که آمد از آن جا بگذرد، جوانان گفتند هیچ داوری بهتر از پیغمبر نیست. یا رسول اللّه،شما این جا بایستید برای ما داوری کنید که کدام یک از ما بهتر وزنه را بلند می کنیم. پیامبر(ص)قبول کرد. آن ها مشغول شدند. آخر کار پیغمبر فرمود: می خواهید بگویم که از همه قوی تر و نیرومندتر چه کسی ست؟ آن کسی است که وقتی به خشم می آید،خشم بر او غلبه نکند بلکه او بر خشمش غلبه کند و خشم،او را در راهی که رضای خدا نیست،نیندازد،برخشم خودش مسلط شود و آن گاه که از چیزی خوشش می آید،آن خوش آمدن،او را به غیر رضای خدا نیندازد و بتواند بر رضای خودش بر میل و رغبت خودش مسلط شود. یعنی پیامبر آن زورآزمایی بدنی را فورا تحلیل و تبدیل به یک مسابقه روحی کرد و مسأله قوت بازو را روی قوت اراده. گفت البته این هم یک کاری است،آن که بازویش قوی تر است،مردتر است. اما مردی فقط به زور بازو نیست. زور بازو یکی از نشانه های کوچک آن است. اساس مردی در قوت اراده است. لطفا،ادامه مطلب رادرپست های بعدی دنبال بفرمائید 👇