1.74M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 ... چند وقت بعد خانواده های شهدای مدافع حرم را به سوریه بردند . من همراه دخترم رفتم می‌دانستم که جواد آن موقع سوریه است. چند تا جعبه گز برایش گرفتم..... بعد از ظهر قبل از اینکه برویم فرودگاه، رفتیم حرم حضرت زینب (سلام الله علیها) سوم شعبان بود ،شربت می‌دادند، یکهو جواد را دیدم که داشت شربت می خورد رفتم به طرفش، رفت برای من شربت گرفت و آمد . توی راه که برمی‌گشتیم دو تا زن آمدند جلو و گفتند مسکین مسکین ،من گفتم پولِ اینجا را ندارم، پول ایران را دارم تا آمدم دست توی جیبم کنم ، جواد از توی جیبش پول سوری در آورد و بهشان داد. ❣راوی : دوست خانوادگی شهید ✨ ⇓ join⇓ •♡ @javad_mohammady ♡•