حصرگرایی
امام محمد غزالی در کتاب المنقذ من الضلال:همه اصناف متعدد فلاسفه با ننگ کفر و الحاد قرین میباشند پس تکفیر آنان واجب است یعنی از منظر ایشان تمام فلاسفه کافرند
بغدادی در کتاب الفَرق بین الفِرَق:نمیتوان پشت سر معتزله امامیه، زیدیه،خوارج،جهمیه،نماز خواندهشود یعنی اصلا اینها را به مسلمانی قبول ندارد،نتیجه اینکه اینها کافرند.
در تاریخ ما قائلهای بنام محنة القرآن داریم به برکت رهنمود های اهلبیت علیهم السلام در واقعهمحنةالقرآن که در اواخر قرن ۲ و اوایل قرن۳ اتفاقافتاد شیعیان برخلاف اهلسنت سالم از این قائله عبور کردند لذا براثر این همه کشتارها در تاریخ از آن به محنةالقرآن یادمیشود.معتزله معتقدبودند کلام الهی حادث است و کسانی که برخلاف آنها اعتقاد به قدیم بودن کلام خدا داشتند را علیرغم شهرتی که به عقلانیت دارند در قائلهی محنةالقرآن مخالفین خود در حد تکفیرمیدانستند و آنها را به قتل میرساندند و بالعکسیعنی اگرمعتقدان به قدیم بودن قرآن به قدرت میرسیدند آنها نیز کسانی که معتقد به حادث بودن قرآن بودند را میکشتندچنین قائلهای نه تنها در جهان اسلام بلکه در همه ی نقاط عالم اعم از اروپاخاورمیانه،حتی در کشور خودمان ایران،در مراکز آموزشی و... وجود داشته، دارد و خواهد داشت نظیر گالیله که در فضای مسیحیت او را محاکمهکردند زیرا اعتقادی برخلاف آموزههای کتاب مقدس داشت فلذا او را مجبورکردند توبهکندخانهنشیناشکردند
حتی امروزه در عصر جدیدی که ادعای علم و فنآوری و پیشرفت هست، باز ردپای قتلعام و عدمپذیرش مخالف فراوان مشاهدهمیشود.
منشأ اینهاچیست؟منشأ آن تفکری است بنام
تفکرحصرگرایی
حصرگرایی به اینمعناستکه:فقط ماست من شیرین است و سایر ماست ها ترشاند.فقط عقیدهی من صحیح است و مابقی عقیدهها باطلاند
نکته:حصرگرایی گره خورده با خشونت نیست و هر که حصرگراست بنا نیست با مخالفین خود با خشونت رفتار کند.هرچند افرادی بودند که بنام مذهب اقدامات خشونتی انجام دادند اما حتی در کشور ایران در برخی از اماکن آموزشی نیز، تفکر حصرگرایانه وجود دارد بدون اعمال خشونت
ادعای انحصارگرایانچیست
پاسخ:انحصارگرایان معتقدند نجات، رستگاری، کمال و هرآنچه در مسیر سعادت، رستگاری،رهایی و هدف دین است فقط در یک دین وجوددارد
ما چند مفهوم را باید بدانیم:
۱) دینِحق و دین باطل۲)اهلنجاتبودن و یا اهلنجاتنبودن پیروان یک دین
۳)زندگی مسالمتآمیز داشتن و اعمال خشونتنکردن و بالعکس،انحصارگرایان از این سه گزاره معتقدند
دینِحق یکی است و فقط پیروان این دین حق اهل نجاتاندالبته برخی از انحصارگرایان با دیگران میتوانند زندگی مسالمتآمیزیداشته باشند اما برخی هم زندگی مسالمتآمیزی بامخالفان نداشتند و ندارندبلکه برعکس اِعمال خشونت کردند
دلیل انحصارگرایان بر ادعای خود
1⃣انحصارگرایان معتقدند برای ایمان به خدا و رسول خدا وتجلیگاه خدا(منظور حضرت مسیحاند)کسی میتواند بگوید ایمان دارد و اهل نجاتاست که معرفت بهخدا،پیامبر و تجلیگاه خدا،داشته باشدمعرفت رکن در ایمان است،حق یکیبیشتر نیست پس در گرو شناخت یکحق،یکپیغمبر و یکتجلیگاهِخدا میتوان اهلنجاتشد،کلید ورود به سعادت یکی است اگر این کلید دست کسی نباشد اهل نجات نیست
2⃣انحصارگرایان معتقدند باید محل تجلیفیضخدا بر رستگاری را شناخت و انسان با تلاش خودش به جایی نمیرسد بلکه آن را خدا باید معرفیکند و انسان باید به این فیض متصل شود
سوال ما از انحصارگرایان:این محل تجلی الهی یکی بیشتر نیست(در تفکر مسیحیت معتقدند غیر از حضرت مسیح هیچ تجلیگاه دیگری نداریم فقط این مسیر حق است و کسانی که در این مسیر قدم بردارند اهل نجاتند)
آیا تفکر انحصارگرایان منطقی است؟ انسانها به دو بخش تقسیممیشوند:برخی نسبت به معرفت ایمان درتشخیص آن محلِتجلی جهلدارند و این جهل گاهی از باب قصورست یعنی برخی جاهل قاصرند و برخی جاهل مقصر، انحصارگرا معتقد استاگر کسی در جستجوی حقیقت باشد و بخواهد به آن محل تجلیِفیض الهی به رستگاری برسد اما از سرقصور هنوز نرسیده،نه از سر تقصیر این فرد اهلنجاتنیستبلکه اهل دوزخاست
(یعنی جاهل قاصر اهل نجات نیست)
نقدهای ما بر انحصارگرایان
1⃣اعتقاد آنها منطقی وعقلایی نبوده و با حکمتالهی سازگار نیست در آموزههای دینی ما و همچنین مشابه آن در اناجیل آمده«ماکنا معذبین حتی نبعث رسولا»تا اتمامحجتنشود کسی را عذاب نمیشود
2⃣اشکال ندارد تجلیهای متعدد در فرهنگهای مختلف باشد چون خدا میتواند چنین کند لذا هیچ منعیندارد
3⃣تلاش انسان بیاثر نیست«لیس للانسانالاماسعی»پیامبران از آدم
تاخاتم پیروان خود رادعوت به تلاش کردند
4⃣دعاویانحصارگرایانمتعارض،متضاد، متناقضاستلذابایدملاکبروندینی (عقلوبرهان)آورد در اینصورت دیگر انحصارگرا نخواهدبود
تذکر:مفاهیمتجلی،محلفیض اصطلاحات وارداتی از فضایمسیحیتاند
@javadheidari110