تیر غیب گفتند: بیم جان گفتیم : خطّ خون گفتند : خوف حمله دشمن گفتیم : شور و شوق شهادت گفتند : ناوگان! گفتیم : تیرِ غیب ! گفتند : عقاب‌های گرسنه با چشم‌های تیز در آسمان منطقه، پرواز می‌کنند گفتیم : آیۀ « وَ جَعلنا... » اعجاز می‌کند گفتند : با تهاجم دشمن چه می‌کنید؟... از آب، از زمین... گفتیم: ما را زِ مرگ سرخ نترسانید،... هستیم در کمین. ما وارث شهادت و ایثاریم ما پیرویم و تابع تکلیفیم قرآن هر آنچه گفت رهبر هر آنچه خواست ما چشم و گوشمان به لب و گفته‌های اوست «صلح » شما ، شعار فریب است ما جنگ می‌کنیم ، تا صلح برقرار بماند تا ریشه‌های فتنه بخشد تا ظلم بشکند تا عدل بشکفد گفتند : مرز آبی و خاکی تا چند ممکن است بسته بماند؟ گفتیم: شاگرد روزه و رمضانیم فرزندِ «کربلا» وقتی تنور جنگ زِ جوشش حماسه و خون ، گرم می‌شود آهن به دست و پنجه ما نرم می‌شود با دست‌های خویش، چو داوود باید سلاح بسازیم با حنجری به گرمی عاشورا باید خروش برآریم ، چون حسین(ع) _هیهات از زبونی و ذلّت !... 🖋سروده جواد محدثی اهواز /آذر ۱۳۶۶ ش 🇮🇷 🇮🇷 🍃 کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi