«زنی ز شرق مسلمان» زنی ز شرق مسلمان ، زنی دل آگاهم نه از سلاله ی شاهان نه از قبیله ی ساسان نه برده ی خانَم زنی مسلمانم. زنی ز خطه ی خاور زنی ز قافله ی جان، زنی ز تربت ایمان ▫️ زنی ز شرق مسلمان ، زنی خودآگاهم و از تبار کریمان و شیعه ی زهرا و پیرو زینب! من از کرانه ی رود فرات می آیم و بوی خون شهیدان به پیرهن دارم برادران رشیدم و خواهران شهیدم هماره چشم به راهند که من رسولِ امینِ پیام ِ خون باشم. ▫️ من از قبیله ی شرقم که خاک و‌خطه ی خورشیدخیز و جوشان است. به غربیان گویید: حنایشان دگر از رنگ و آب افتاده است به گوششان برسانید: که دام برچینند و رخت بر بندند که رنج و‌ کوششِ بیهوده و سِتروَنشان تلاش و دست و پازدن مرغ بِسمل را به یاد می آرد. ▫️ زنی ز شرق مسلمان ، زنی دل آگاهم نوای نای حیاتم سرود رود یقینم عروس رزمم و در حجله ی جهاد و شهادت حنای خون بستم غرور سرخ تشیع دوانده ریشه در اعماق ذره ذره ، وجودم فضای حنجره ام ، گرم و پرصلابت و فریاد ز بانگ تکبیر است تمام خشم و‌خروشم همیشه بر سر هر جُور و‌ جبر و تحقیر است زنی مسلمانم. زنی ز خاک دلیران ، زنی ز ایرانم گرفته ره به خرافات رها ز سلطه ی ظلمت به سوی «کعبه» ی اشراق و «طور» بینایی انیس و همسفرِ پا به پای سلمانم زنی مسلمانم. ▫️ 🖋جواد محدثی :قم/بهمن ۱۳۵۸ش ⚪️ ⚪️ 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار استاد جواد محدثی @javadmohadesi