قاتلک دلخوش از مهر حسینیم دم از یار زدیم دم از آن نور دل حیدر کرار زدیم دل به دریای صفا بخشِ گهر بار زدیم همه جا با مَلَک و اهل فلک جار زدیم عید میلاد حسین است و در این عید سعید لعنتِ حضرت صدّیقهءکبری به یزید🟥 ما به خال لب این دوست گرفتار شدیم نقد جان برده به بازار و خریدار شدیم ریزه خوار کرم سفرهء این یار شدیم دل به او داده و از غیر که بیزار شدیم؛ دل سپردن به کسی غیر حسین هست بعید لعنتِ حضرت صدّیقهءکبری به یزید🟥 این حسین است که خورشید مذاهب شده است منصَب نوکری اش اصل مَناصِب شده است فیض هم صحبتی اش حُسن عواقب شده است لعنِ بر دشمن او بر همه واجب شده است پای این عرض ارادت همگی سر بدهید لعنتِ حضرت صدّیقهءکبری به یزید🟥 با نگاهش دل ما را به تصاحب دارد من آلوده و این لطف تعجب دارد شیعه بر حضرت ارباب تعصب دارد؛ با برائت به خداوند تقرب دارد لحظه‌ای غافل از این لعنِ به اَعدا نشوید لعنتِ حضرت صدّیقهءکبری به یزید🟥 دم زِ اغیار دَمی طبق وظیفه نزنید پشت پا بر سر آیات شریفه نزنید دست بر آتش شورای سقیفه نزنید مُهر تایید به این قِسم خلیفه نزنید همگی ریشهء دزدان خلافت بکنید لعنتِ حضرت صدّیقهءکبری به یزید🟥 سَر نهادیم در این قافیه بر پای حَسن وَ قسَم بر پدر و زینبِ کبرای حسن که ثناخوانِ حسینیم به امضای حسن_ ...ای عزیز دل من حضرت آقایِ حسن: به گل روی تو ارباب مرا هم طلبید لعنتِ حضرت صدّیقهءکبری به یزید🟥 ۱۴۴۶ق 📗جواهرالکلام ۰۹۱۲۱۳۵۵۷۴۱ https://t.me/javaherkalam110135 https://eitaa.com/javaherkalam110135