و اما بعد⬇️⬇️
وَرع، با فضیلتترین عمل در ماه رمضان
ما در جلسات گذشته، به دَه مورد از اعمال استحبابی به عنوان آداب ماه مبارک رمضان اشاره کردیم. نکتهای که امشب به آن اشاره خواهیم کرد مسئلهای نیست که استحباب داشته باشد، بلکه انجام آن لازم است.
حضرت امیرالمومنین(علیه السلام) از رسول خدا(صلوات الله علیه) سؤال کردند: برترین و با فضلیتترین اعمال در ماه رمضان کدام است؟ حضرت فرمودند: افضل اعمال در این ماه، ورع داشتن از حرامهای الهیست. چون خداوند عز و جل میفرماید: كسىكه جوارح و اندامهاى خود را از حرامهاى من باز ندارد، من نيازى به اين ندارم كه به خاطر من از خوردن و آشاميدن خوددارى ورزد!
یعنی روزۀ بدون پرهیز از حرامهای الهی نزد خداوند متعال هیچ ارزشی ندارد.
معنای وَرع
در بحثهای اخلاقی، دو عنوان مطرح است:
۱. تقوا
۲. ورع
در اکثر موارد، این دو عنوان را مترادف یکدیگر و به یک معنا لحاظ میکنند؛ در حالیکه اینگونه نیست. این دو مسئله، دو عنوان مجزا هستند، که یکی از آنها (ورع) از دیگری شدیدتر است.
تقسمبندی انسانها در مواجهه با گناه
انسانها در مواجهۀ با گناه به پنج گروه تقسیم میشوند:
۱. عدهای، گناه میکنند؛ و به گناه کردن خود و نافرمانی خدا، مباهات میکنند.
۲. عدهای، گناه میکنند؛ و گناه خود را توجیه میکنند. مثلا میگویند: جوانی است دیگر!
۳. عدهای، گناه میکنند؛ اما بلافاصله توبه میکنند. به این عده "مؤمنین" گفته میشود. پس مؤمنین اهل توبه هستند اما درجات دارند.
۴. عدهای با گناه مواجه میشوند، اما گناه مرتکب نمیشوند. به این عده "متقین" گفته میشود.
۵. عدهای هم هستند که از اهل تقوا بالاترند. اساسا به گونهای زندگی میکنند که اصلا با گناه مواجه نشوند. به این عده "اهل ورع" میگویند.
متقین کسانی هستند که حتما واجب را انجام داده و حتما حرام را ترک میکنند.
اما اهل ورع کسانی هستند که برای اینکه اطمینان پیدا کنند که حتما واجب را به جا آوردهاند، در بسیاری از مسائل "احتیاط" میکنند. برای اطمینان از اینکه حتما معصیت را ترک کردهاند، در بسیاری از شبهات "توقف" میکنند. اهل ورع، اهل احتیاط هستند؛ منتها نه از روی وسواس؛ بلکه از این باب که یقین پیدا کنند حتما آن عملی که باید انجام میگرفته، انجام گرفته است؛ و آن عملی که باید ترک شود، ترک شده است. لذا در جایی که حکم آن معلوم نیست، وقوف عند الشبهه میکنند.
حضرت امیرالمومنین(علیه السلام) میفرمایند: اگر در یک چاه آب یک قطره شراب بریزند و از این آب، زمینی را آبیاری کنند و سبزه بروید؛ و سپس از سبزۀ آن زمین یک گوسفند بخورد و داخل در یک گله شود، من از تمام آن گله اجتناب میکنم.
خود ورع هم درجات دارد: ورع التائبین؛ ورع الصالحین؛ ورع المطیعین و ... .
لازمۀ ورع، "توقف" در مواردیست که یا احکام شرعی آن ناشناخته است؛ یا اینکه در تشخیص مصداق، شبهه وجود دارد.
ادامۀ بحث انسان از نگاه قرآن
ما با توجه به فرمایش پیامبر(صلوات الله علیه) و حضرت امیرالمومنین(علیه السلام) عرض کردیم که مبارزۀ با نفس، "جهاد اکبر" است.
در نظام دین به دو نوع جهاد اشاره شده است:
۱. جهاد نظامی؛ که تحت فرمایش پیامبر(صلوات الله علیه)، امام معصوم و یا نائب خاص ایشان مانند: جناب مسلم بن عقیل شکل میگیرد.
۲. جهاد با نفس.
سؤال: چرا در بین این دو جهاد، به جهاد با نفس جهاد اکبر گفته شده است؛ در حالی که در جهاد نظامی انسان جان خود را به خطر میاندازد؟
ما در پاسخ به این سؤال، به چهار دلیل اشاره میکنیم:
دلیل اول: هر عملی از عبادات اگر بخواهد مورد قبول درگاه حق تعالی قرار بگیرد، حتما باید از نظر "نیت" عاری از شرک و ریا باشد؛ و این حاصل نمیشود، مگر بهواسطۀ جهاد با نفس. چون رذیلۀ ریاکاری ابتدا باید از نفس پاک شود، تا شخص در مقام نیت گرفتار ریا نشود. پس جهاد نظامی اگر بخواهد مقبول واقع شود لازمهاش این است که بر اساس جهاد با نفس باشد.
دلیل دوم: جهاد نظامی هم "واجب کفایی" است؛ و هم برخی از گروهها مانند: زنان، پیران و کودکان از رفتن به این جهاد معاف هستند. اما جهاد با نفس واجب عینی است و هیچگاه ساقط نمیشود.
دلیل سوم: جهاد نظامی در مواقع خاص که دشمن وارد معرکه شده و تهدیداتی را به وجود آوده باشد لازم میشود؛ اما جهاد با نفس همیشگی است و تحقق آن مشروط به تحقق شرایط خاص نیست. لذا به اندازۀ "طرفة العینی" نباید از آن غافل شد. رسول خدا(صلوات الله علیه) فرمودند: خدایا! مرا به یک چشمبرهمزدن به حال خود رها نکن!
اساسا حملات شیطان زمانی محقق میشود، که نفس انسان بستر آن را فراهم کرده باشد. اتاق فرمان بنیالإبلیس بسیار حساب شده عمل میکنند. لذا هرگز نمیتوان به اندازۀ یک چشمبرهمزدن از جهاد با نفس غافل شد.
ادامه مطلب⬇️⬇️