ما فعلا با ادراک آلی در مرتبۀ نفس حیوانی کار نداریم؛ بلکه با تحریک ارادیِ نفس حیوانی کار داریم. یعنی آنجایی که از روی اراده منشاء حرکت می‌شود. نفس حیوانی برای اینکه منشاء حرکت بشود، دو قوه (نیرو) دارد: ۱. قوۀ شهویه؛ که ما را وادار می‌کند به سراغ جلب منافع خودمان برویم. ۲. قوۀ غضبیه؛ که ما را وادار می‌کند مضرات را از خودمان دفع بکنیم. همه می‌دانید که شما چه بخواهید جلب منفعت کنید و چه بخواهید دفع ضرر از خودتان کنید، این مقدّم بر یک چیزی‌ست؛ اینکه بفهمید آن چیزی را که می‌خواهید جلب کنید، آیا واقعا به نفع شماست؟ و یا آن چیزی را که می‌خواهید از خودتان دفع کنید، آیا حقیقتا به ضرر شماست؟ پس پیش از آنکه نفس حیوانی بخواهد شما را به سمت جلب منفعت و دفع ضرر ببرد، شما باید یک چیز دیگری داشته باشید. که راجع به آن هم صحبت خواهیم کرد. مهم‌ترین مطلب تشخیص منفعت و ضرر است؛ که اگر کسی بخواهد نعمت را به درستی تشخیص بدهد، ابتدا باید دیدِ خود را اصلاح کند. چون نعمت، صرفا آن چیزی نیست که ما نعمت می‌دانیم. ما غالبا آن چیزی را نعمت می‌دانیم، که مطابق میل ما باشد. اساسا خواسته‌های انسان هم در باب قوۀ شهویه و هم در باب قوۀ غضبیه باید کنترل بشود. یعنی اینکه یک مسئله دارای ضرر و منفعت است، ‌به‌واسطۀ قوه‌ای به نام عقل ادراک می‌شود. اگر عقل حاکم باشد، همه چیز درست می‌شود. پس ما راجع به این بخش از نفس صحبت می‌کنیم. این مرتبه از نفس به هفت مرتبه تقسیم می‌شود که یک حد صفر دارد، که قادر است انسان را به سقوط در بی‌نهایت بکشاند؛ و یک نهایت (مرتبۀ ۱۰۰) دارد که می‌تواند انسان را به صعود در بی‌نهایت برساند. این مراحل نفس حیوانی از نظر عُرفاء به هفت بخش تقسیم می‌شود؛ و حُکماء (فلاسفه) هم به همین هفت منزل اعتقاد دارند. اما ما نه بیان عُرفاء کار داریم؛ و نه به بیان حُکماء. بلکه به بیان قرآن کار داریم؛ که ممکن است از هفت مرحله هم بیشتر شود. ویژگی‌های نفس مسوّله اولین مرتبۀ نفس، نفس مسوّله است. همین مرتبۀ پایین از نفس حیوانی، بسیاری از انسان‌های بزرگ را به زمین زده است! تسویل در لغت به معنای تشویق، ‌ترغیب، تذهیب، وسوسه کردن و تزیین کردن نسبت به اموری‌ست که شخص نسبت به آن‌ها حریص است؛ در این مرحله، کار نفس مسوله فریب‌کاری و شیطنت است. به این شکل که امر زشت را زیبا می‌نمایاند. در این مرحله، نفس هیچ تسلطی بر انسان ندارد؛ و کارش تنها محدود به دعوت کردن است. لذا نفس برای اینکه انسان را به عمل زشت وادار کند، شروع به تسویل می‌کند. اما هیچ تسلطی ندارد. اما چرا ما در این مرحله فریب نفس را می‌خوریم؟ به این دلیل که نفس در این مرحله به شدت تعلق به لذت‌های مادی دارد. اصلا تناسب کامل با عالم ماده دارد. امور عالم ماده هم عمدتا لذیذ هستند. امر لذیذ هم امری‌ست که مناسب با نفس انسان است. در این مرتبۀ از نفس، تعلق و وابستگی به لذت‌های جسمانی بسیار بالاست. لذا تسویل نفس به راحتی بر روی انسان مؤثر واقع می‌شود. بیشتر لذائذی که برای بشر وجود دارد،‌ هیچ جنبۀ‌ مثبتی برای بشر ندارد. برادران یوسف(صل الله) پیغمبرزاده بودند؛ اما فریب نفس مسوله را خوردند. آیات مربوط به این داستان در سورۀ یوسف آمده است. خداوند می‌فرماید: بی تردید در داستان یوسف و برادرانش نشانه‌هایی برای مردم پژوهشگر وجود دارد. (یوسف:۷) این برادران نزد پدر محبوب بودند، اما می‌خواستند که حضرت یوسف(صل الله) از آن‌ها محبوب‌تر نباشد. (یوسف:۸) فلذا یکی از آن‌ها گفت: حضرت یوسف(صل الله) را بکشید و یا او را در سرزمین نامعلومی بیندازید، تا توجه و محبت پدرتان فقط معطوف به شما شود! این یکی از تسویل‌های نفس برای آن‌ها بود؛ که ما با یوسف مشکل نداریم؛ فقط توجه پدر به خودمان را می‌خواهیم. یکی دیگر از تسویل‌های نفس به برادران یوسف این بود که: پس از این گناه [با بازگشت به خدا و عذرخواهی از پدر] افرادی صالح خواهید شد. (یوسف:۹) بعد از آن مسائلی که بر سر حضرت یوسف(صل الله) آوردند،‌ همراه پیراهن خونین یوسف نزد یعقوب رفتند و به او گزارش دروغین یک حادثه‌ را دادند. حضرت یعقوب(صل الله) هم بدون توجه به گزارش و استدلال آن‌ها،‌ فرمود: بل سوّلت لکم انفسکم. [چنین نیست که می‌گویید] بلکه نفوس شما کاری زشت را در نظرتان زینت داد. این مسئله به این دلیل اتفاق می‌افتد که نفس در این مرحله به شدت وابستۀ به لذت‌هاست. چرا؟ چون انسان دارای دو مشکل اساسی است: ۱. بی‌نهایت طلبی. که اگر حل نشود، نفس مسوله دائما وسوسه می‌کند؛ ۲. لذت طلبی. که اگر حل نشود، همه چیز انسان می‌شود: لذت. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چکیده سخنرانی استاد سید محمدباقر علــوی تهـرانی مــوضــــوع: انســان از نگــاه قــرآن فصل دوم | جلسـه ۱۵ - بخـش دوم 🏴@javaherkalam110135🏴 جواهرالکلام ۰۹۱۲۱۳۵۵۷۴۱ 📲 🤲اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر