پس اولا خداوند انسان را بر اساس فطرت خلق کرده،
ثانیا خلقت فطرت بر اساس محبت بوده،
ثالثا یکی از خواستههای فطرت کمالطلبیست.
مهمترین کمالی که در انسان وجود دارد این است: ای انسان! تو با رنج و تلاش به سوی پروردگارت در حرکت هستی و او را ملاقات خواهی کرد. (انشقاق:۶)
یعنی شما به سوی کمال مطلق و مطلق کمال در حرکت هستید! پس اینکه کمالطلبی در انسان ذاتیست به همین دلیل است که این کمالطلبی مبتنی بر فطرت است.
تعریف کمال
کمال، به معنای به ثمر رسیدن و شکوفا شدن استعدادهای یک موجود است.
وجود انسان مانند یک کشتزاریست که در آن بذرهایی وجود دارد که استعداد رسیدن به یک محصول را دارند؛ اگر آن استعداد تبدیل به محصول مورد نظر شد، به کمال خودش رسیده است.
کمال هر موجودی، یعنی همان حقیقتی که از آن موجود توقع میرود. کمال چاقو در برّندگی آن است.
از انسان چه توقعی میرود؟ انسان عرفی یا انسان عرفانی؟ از ما انسان عرفانی را خواستهاند.
نکتۀ اول: انسان کامل
آن کسیست که کمال خود را پیدا کرده است. یعنی استعداد فطری را به فعلیت تبدیل کرده است.
اینکه انسان در زندگی همواره آرزو کند، او را تبدیل به انسان ناقص میکند. چون آرزو با کمال انسانی در تعارض است.
کمال انسانی یعنی تشخیص استعداد و حرکت به سوی شکوفایی آن استعداد. اما آرزو کردن انسان را از حرکت بازمیدارد؛ لذا در انسان نقص ایجاد میکند.
نکتۀ دوم: انسان ذاتا به دنبال کمال است؛ اما اینکه کمال چه چیزیست؟ شش تا هفت مورد را معرفی کردهاند؛ که بین اندیشمندان ثابت است:
مورد اول: گاهی انسانها کمال را در پست و مقام میدانند.
یعنی انسان بدون مقام خودش را در حقارت میبیند؛ و وقتی به آن میرسد احساس امنیت میکند. لذا برای به دست آوردن آن هر کاری را انجام میدهد.
نگاه حضرت امیرالمومنین(علیه السلام) به مقام جور دیگریست. وقتی حکومت را به ایشان پیشکش میکنند، حضرت در حالیکه یک کفش وصلهدار در دستشان بود به ابن عباس فرمودند: به خدا سوگند كه اين كفش در نزد من محبوبتر از حکومت بر شماست. مگر آنكه حقى را به پا دارم يا باطلى را از ميان بردارم.
در فرمایشی دیگر فرمودند: بىتردید كارى كه به تو سپرده شده لقمهاى چرب نيست؛ بلكه بار امانتى بر گردن توست كه در حـفظ آن بـايد در برابر ما فوق خودت (خدا) پاسخگو باشى!
مورد دوم: گاهی انسانها کمال را در کسب ثروت میدانند.
یعنی انسان سعی میکند حقارت خودش را بهواسطۀ ثروت جبران کند. در حالیکه قرآن میفرماید: مبادا اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل کنند، و آنها که غافل میشوند زیانکار هستند. (منافقون:۹)
مورد سوم: گاهی انسانها کمال را در کثرت فرزندان و جمعیت میدانند.
این در اعراب بسیار شایع بوده که جمعیت را باعث لیاقت و شایستگی میدانستند.
قرآن میفرماید: گفتند: اموال و اولاد ما بیشتر است و ما هرگز مجازات نخواهیم شد! (سبأ:۳۵)
مورد چهارم: گاهی انسانها کمال را در قومیت و نژاد میدانند.
در حالیکه پیامبر(صلوات الله علیه) فرمودند: تمام انسانها از زمان حضرت آدم(صل الله) تا زمان ما مانند دندانهای ما یکسانند. هيچ عرب را بر عجم و هيچ عجم را بر عرب و هيچ سفيد را بر سياه و هيچ سياه را بر سفيد برترى نيست؛ مگر به تقوا!
مورد پنجم: گاهی انسانها کمال را در قدرت و برتری یافتن بر دیگران میدانند.
نیچه دانشمند آلمانی قرن ۱۹ میگوید: انسانها به دو بخش عوام و خواص تقسیم میشوند. خواص برای رسیدن به تمایلاتشان میتوانند دست به هر کاری بزنند. گرچه آن کار به نابودی طبقۀ عوام که اکثریت انسانها را تشکیل میدهند برسد. انسان باید کوشش نماید تا خود را به مرتبۀ برتر برساند و مرد برتر آن است که از نیک و بد برتر باشد و قید و بند نفس را بگسلاند. خود را باید خواست و خود را باید پرستید.
بر مبنای این تفکر، جنگ جهانی دوم به وقوع پیوست؛ که چیزی بین ۷۰ تا ۸۵ میلیون انسان در آن کشته شدند.
فرعون گفت: امروز رستگاری از آن کسیست که برتری یابد. (طه:۶۴)
و بعد هم گفت: من پروردگار اعلای شما هستم! (نازعات:۲۴)
در حالیکه قرآن میفرماید: به تحقیق مؤمنان رستگار شدند. (مؤمنون:۱) یا: به تحقیق هر کس نفس خود را تزکیه کرد رستگار شده است. (شمس:۹)
در جایی دیگر میفرماید: آیا در زمین سیر (یک نگاه عالمانه) نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که قبل از آنها بودند چگونه بود؟! خداوند آنها را هلاک کرد. (محمد:۱۰)
مقصود آن است که به قدرت و ثروت فرعون نگاه نکنید، بلکه به غرق شدن او نگاه کنید. به جنگ راه انداختن هیتلر نگاه نکنید، بلکه به خودکشی او نگاه کنید.
ـــــ خلاصه سخنرانی
استاد سید محمدباقر علــوی تهـرانی
مــوضــــوع: انســان از نگــاه قــرآن
فصل دوم | جلسـه ۲۱ - بخـش دوم
🚩
@javaherkalam110135 🚩
جواهرالکلام ۰۹۱۲۱۳۵۵۷۴۱ 📲