🔻بازی‌سازیِ هوشمندانه در برابر ضدّانقلاب: دفاع از «حربه‌های دشمن‌سوز» مهدی جمشیدی [1]. باید "ادلّۀ فقهی" را برای حل مسأله به میدان بحث آورد و از "هیجان‌های حقیقت‌ستیز" و "سلیقه‌های بی‌مبنا" دوری گُزید. داور اختلاف‌ها، "شرع" است، نه اکثریّت و نه قدرت‌نشینان. [2]. باید مسأله را در "چهارچوب بافتِ عینی" - که فتنه و انقلاب رنگی بود - فهم و تحلیل کرد، نه به‌صورت "انتزاعی"؛ چراکه "موضوع" بر "حکم" سایه می‌افکند. [3]. باید سازوکارِ "رخنه در سامانۀ جنگِ شناختیِ دشمن" و "ایجاد اختلالِ ساختاریِ معرفت‌بنیان" در آن را به کار گرفت. دنیای کنونی، دنیای "روایت‌ها" و "برساخته‌ها" و "تصویرها" است و "واقعیّت‌ها"، همچون جزیره‌های دورافتاده، متروک شده‌اند. دشمن نیز در پی ایجاد "اختلال در دستگاهِ محاسباتیِ ما" است تا ناخواسته و غافلانه، آن کنیم که او می‌خواهد. [4]. "جنگِ نرمِ هوشمندانه" یعنی به‌کارگیریِ حداکثرِ خدعه (مشروع) به‌جای "مواجهۀ مستقیمِ پُرهزینه یا کم‌بازده". خصوصیّت هوشمندی، یا به دلیل تکیه بر "استفاده از ظرفیّت‌های برتر و نامتقارنِ دشمن به نفع خود" است، یا "کنشگریِ در بستر ضعف‌های او". در طرّاحی هوشمندانه، ما نمی‌جنگیم، بلکه دشمن را اسیر ضعف‌های خودش می‌کنیم؛ و اگر بجنگیم، قوّت‌های او را به خدمتِ خویش می‌گماریم. [5]. این خدعه، معطوف به "نیروهای ضدّانقلابِ معارضِ اصلیِ فضای توئیتر" بوده است، نه "خودی‌ها" یا "مخالفانِ غیرمعارض". این همه قیودِ صریح، محدودکنندۀ "دامنۀ عملیّات" بوده‌اند، حال‌آن‌که کسانی این "استثناء" را تعمیم می‌دهند و چنین وانمود می‌کنند که "رویّۀ غالب و رایج"، این‌گونه بوده است. [6]. این منطق، از قبیل نوعی "رهزنیِ رمز از بی‌سیمِ دشمن" یا "تشبّه به دشمن برای نفوذ" و یا "تخریبِ روانیِ جبهۀ دشمن" است که در جنگ نظامی، مشروع و مجاز است. ضدّانقلاب، به‌واقع در حال "جنگ" با ماست و خدعه، "اصل" و "اساسِ" کنشگریِ رسانه‌ای است؛ چنان‌که "جریانِ تحریفِ داخلی" نیز بر همین مدار حرکت می‌کند. [7]. همراهی "شبه‌اصول‌گرایانِ عمل‌گرا" با منافقانِ قدیم (مجاهدین خلق) و جدید (جریان تحریف)، نشان از "وادادگیِ سیاسی" و "قدرت‌طلبیِ مشمئزکننده"‌شان دارد. همیشه در "موقع خطر"، این جماعتِ "حریصِ منصب و مقام"، خوش‌رقصی کرده‌اند و خنجری از پشت نشانده‌اند. اینان "شبه‌انقلابی‌های رسمی و مؤدب و عاقل" و "تشنۀ قدرت" و "طالب منزلت" هستند و ذلیلانه، "انشای قدرت" را روخوانی می‌کنند. [8]. به توصیۀ آیت‌الله بهجت، در آنجا که درمی‌مانم و معرفت قطعی برایم حاصل نمی‌شود، دست به استخاره می‍زنم. دربارۀ شخص آقای روح‌الله مؤمن‌نسب نیز که تنها ایشان را یکبار در برنامۀ گفتگوی خویش دیدم، چنین کردم. این آیات بر من عَرضه شدند: وَتَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنَامَكُمْ بَعْدَ أَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلَّا كَبِيرًا (انبیاء: 57-58)؛ و [ابرهیم به قوم خویش گفت:] سوگند به خدا كه پس از آن‌كه پشت كرديد و رفتيد، قطعاً در كار بتان‌تان تدبيرى خواهم كرد! پس آنها را جز بزرگ‌ترشان را ريز ريز كرد! مبارک است. خوب نواختید "ضدّانقلابِ خیانت‌پیشه" را. بیش باد این "حربه‌های دشمن‌سوز". ضدّانقلاب بداند که اگر "بزند، می‌خورد"؛ آن هم از جایی که چندین سال بعد خواهد فهمید. حال که فهمیده، از داغ سوزش است که نعره می‌زند. بگذار چاک دهانش را بدرد؛ کار از کار گذشته است. احسنت. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi