♨️ روانشناسی قتل رومینا
وقتی غلیان هیجانات فروکش میکند و بازار شایعات رو به سردی مینهد، تازه زمان مناسب تحلیل منطقی یک حادثه فرا میرسد…
در لحظات اولیۀ هر حادثهای، معمولاً نگاهها معطوف به همان لحظه از حادثه میشود اما کار یک روانشناس، آسیبشناسی حوادث است و برای این مهم باید به گذشته سفر کرد و یک چرایی بزرگ را پاسخ گفت:
…چرا این حادثه غم انگیز رخ داد؟
همۀ ما دوران پر تلاطم نوجوانی را سپری نمودهایم، اما گویا کاملاً آنرا فراموش کردهایم؛ طوری که انگار خودمان هرگز نوجوان نبودهایم!
فراموش کردیم که در خیالمان شب را روز میدیدیم و روز را شب…
فراموش کردیم که در خیالمان گاهی یک قهرمان ورزشی می شدیم و گاهی دانشمند هستهای…
فراموش کردیم که در خیالمان یک مرد یا زن افسانهای بودیم و هزاران رویا در سر میپروراندیم… و هزاران و شاید میلیون ها خیال خام دیگر…
جالب است که بدانیم، در روایات امامان معصوم(ع)، از نوجوانی به عنوان شعبهای از "جنون و مستی" یاد شده است…
خودبرتربینیها، پرخاشگریها، دوستیهای افراطی و… از ویژگیهای دورۀ نوجوانی است که در بعضی از موارد بسیار خطرآفرین و جبرانناپذیر میشود…
رومینا هم مثل بسیاری از نوجوانان دیگر، بیباک بود و اهل خطر کردن، رویاپرداز بود و هیجانطلب و حتماً هرگز بهصورت منطقی به آیندۀ گریختنِ از خانه نیندیشیده بود…
اگر دوباره از خود بپرسیم، چرا این حادثه تلخ برای رومینا پیش آمد؟ باید پاسخ دهیم، چون رومینا بدون راهنما، اسیر ویژگیهای دوران نوجوانی خود شده بود
امّا شما حق دارید که بگویید، آقای روانشناس ما از جوابت قانع نشدیم!
و من هم به ناچار و برای یافتن پاسخ، شما را به گذشته دعوت میکنم…
آنجایی که باید پدر، رومینا کوچولو را در آغوش بگیرد، اما نگرفت؛
آنجا که باید مادر، به آرامی او را نوازش میکرد، امّا نکرد…
آنجایی که باید اطرافیان، پای درد دلهایش مینشستند، اما ننشستند.
آنجایی که باید نظام آموزشی، او را به خوبی تعلیم می داد، اما نداد.
آنجایی که باید دوستان و بستگان، او را درک می نمودند، امّا ننمودند…
آری کودکی!
همانجایی بود که رومینا باید از عواطف و احساسات سیراب میشد؛ اما نشد.
آری کودکی!
همانجایی بود که رومینا باید به درستی تربیت می شد؛ اما نشد!
پس باز سوال را تکرار میکنیم: چرا این حادثۀ تأسفبار اتفاق افتاد!؟
و کوتاه پاسخ میگوییم، چون رومینا از کمبودها رنج میبرد…
کمبودهای عاطفی، تربیتی، آموزشی و شاید حتی اقتصادی…
شما حق دارید با صدای بلند فریاد بزنید و بگویید: آقای روانشناس! پس نقش جامعه و حکومت چه میشود؟
و من باید با تأسف بگویم
هم توفان هیجانات نوجوانی و هم کمبودهای فراوان در زندگی دخترِ داستان ما، قابل کنترل بود اگر و فقط اگر، زمینهسازی این قتلِ تلخ توسط ناکارآمدی دولت در مدیریت فضای مجازی صورت نمیگرفت…
بستر و زمینۀ این ارتباط نسنجیده و هزاران ارتباط شوم دیگر، فضای مجازی آلوده بوده است…
فضایی که ذهن نوجوانان ما را به انحطاط کشیده است.
چند سال پیش روی دیوار محل کارم، جملهای قابل تأمل از مردی حکیم نصب شده بود؛
شاید آن روز من به خوبی این هشدار را درک نکردم، اما با گذشت زمان و حضور تعداد قابل توجهی از مراجعینم که گرفتار و آلودۀ شبکههای اجتماعی شدند و زندگیشان فنا شده بود، متوجه عمق این جمله از رهبر انقلاب شدم:
«فضای مجازی امروز حقیقتاً به قتلگاه نوجوانان و جوانان تبدیل شده است»
امروز بدون اینکه کار نابخشودنی پدر رومینا را توجیه کنیم؛
بدون اینکه از دغلکاری پسر جوان بگذریم؛
بدون اینکه کوتاهیهای اطرافیان رومینا را نادیده بگیریم؛
و بدون اینکه کاملاً به رومینا حق بدهیم؛
باید بر سر ولنگاری فضای مجازی و شبکههای اجتماعی فریاد بزنیم…
قبل از بررسی و صدور حکم برای پدر رومینا، باید تلگرام و اینستاگرام و واتساپ را اعدام کنیم و در عوض به رشد شبکههای اجتماعی داخلی کمک کنیم.
باید گوگل را حصر کنیم و اینترنت ملی را آزاد کنیم.
باید بازیهای رایانهای غربی را دفن کنیم و با نگاه به فرهنگ مترقی خودمان برای کودکان و نوجوانانمان بازی بسازیم…
باید سند ۲۰۳۰ را آتش بزنیم و سبک زندگی اسلامی ایرانی را ترویج دهیم…
بله؛ راه درست تکرار نشدن این حادثه تلخ، اول تربیت صحیح فرزندان توسط خانوادهها و نظام آموزشی کشور و مهمتر از آن مدیریت شبکههای اجتماعی توسط دولت است…
در انتها باید بگویم که بعد از مشاهده کردن هزاران اتفاق تلخ و تأسفبار، اعم از اغتشاشات سیاسی، ناامنیهای ملی، تهاجمهای فرهنگی، مفاسد اقتصادی و... که در بستر شبکههای اجتماعی خارجی انجام میشود، تقویت شبکههای اجتماعی داخلی، راهاندازی اینترنت ملی و مدیریت این نابسامانی در وزارت ارتباطات باید به یک مطالبه عمومی تبدیل شود...
✍🏻 دکتر محمدصادق ناطقی
جبههٔ
#انقلاب اسلامی در فضای مجازی
✊🏻
@jebheh