📍راهبرد «دکترین شوک» فریدمن و پیروانش؛ نشستن در انتظار بحرانی عمده، سپس به حراج نهادن و فروش اجزای دولت به بازیگران بخش خصوصی، در حالی که شهروندان هنوز از شوک دچار سرگیجه بودند و آنگاه، دائمی کردن «اصلاحات» کذایی با سرعت هرچه تمام تر!
⚠نمونه های اجرایی شوک درمانی تفکر اقتصادی فریدمن را در ادامه مشاهده کنید!
1⃣آرژانتین دهه 1970؛ ناپدید شدن ۳۰ هزار غیرنظامی(اکثرا از فعالان چپ) » تحمیل سیاست های «مکتب اقتصادی شیکاگو» در آرژانتین
2⃣شیلی 1973؛ کودتای پینوشه و سیاست ترور توأمان » تحمیل سیاست های «مکتب اقتصادی شیکاگو» در شیلی
3⃣چین 1989؛ شوک ناشی از قتل عام میدان تیان آنمن و، بازداشت دهها هزارنفر » بازگذاشتن دست حزب کمونیست برای تبدیل بخش زیادی از کشور به منطقههای صادراتی، در عین بیم داشتن کارگران این مناطق از مطالبه حق و حقوق خود
4⃣عراق 2003؛ حمله آمریکا به عراق » تحمیل خصوصی سازی گسترده، تجارت خارجی کاملا آزاد، دولتی به شکلی چشمگیر کوچک شده توسط پل برمر، فرستاده ارشد ایالات متحده در عراق
5⃣روسیه 1993؛ تصمیم بوریس یلتسین مبنی بر اعزام تانکها برای گلولهباران ساختمان پارلمان و حبس رهبران مخالفان » بازکردن راه برای خصوصی سازی به شیوه حراج اموال عمومی
6⃣مستعمره فالکندز 1982؛ بینظمی و هیجانات ملیگرایانه ناشی از جنگ فالکلندز بهانهای برای مارگارت تاچر، نخست وزیر بریتانیا، برای درهم شکستن معدنچیان اعتصابی ذغال سنگ و نخستین موج جنونآمیز خصوصیسازی در یک دموکراسی غربی
7⃣یوگسلاوی 1999؛ حمله ناتو به بلگراد » مهیا کردن شرایط برای خصوصی سازی پرشتاب در یوگسلاوی
8⃣کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا دهه 1980؛ بحران بدهی این کشور » پذیرش شروط مرتبط با وامهای خارجی صندوق بینالمللی پول و خصوصی سازی یا مرگ(به قول یکی از مسئولان «صندوق بینالمللی پول»!)
9⃣آسیا 98-1997؛ بحران مالی این سال ها در کشورهای به اصطلاح ببرهای آسیا » گشودن بازارهایشان به سوی بزرگترین حراج ناشی از تعطیلی یا ورشکستگی شرکتها
0⃣1⃣سریلانکا 2004؛ سونامی ویرانگر آن سال » گردهم آمدن سرمایه گذاران خارجی و وامدهندگان بینالمللی برای ایجاد تفرجگاههایی بزرگ در کنار سواحل و مانع شدن از ایجاد دوباره دهکدههای صدها هزار ماهیگیر در کنار آب
📚برگرفته از کتاب «
دکترین شوک»، صفحه ۲۱ - ۲۸
@jebhetse