♨️ استعمار نوین داخلی! به «تغییر فرمول» فکر کنید! 👈 ویژگی معاهدات ننگینی که در دوره قاجاریه به ملت ایران تحمیل میشد، واگذاری امتیاز استفاده از منابع و ذخایر خدادادی در قبال یک مبلغ ناچیز به تاجران اروپایی بود. ▪️اگر بشنویم که هم‌اکنون تاریخ در حال است، واکنش ما چه خواهد بود؟ 🔹 در راستای ، بسیاری از شرکت‌های دولتی (مانند پتروشیمی‌ها، فولاد و ...) به افراد مختلفی واگذار شد که در واقع این شرکت‌ها، بیشتر از آنکه خصوصی شوند، شدند و فساد رخ داده در بخشی از این واگذاری‌ها بر کسی پوشیده نیست. ▪️سود صاحبان جدید این شرکت‌ها در چه چیزی بود؟ 🔸 سود صاحبان جدید این شرکت‌ها که حالا بخش مهمی از زنجیره اقتصادی کشور را در دست دارند، در ارزان بدست آوردن انفال و گران فروختن آن به ملت است. به صورت اتفاقی و دقیقا از همان زمان، زمزمه هایی برای اجرای سیاست های اقتصادی به نام قیمت‌ها در عرصه اقتصادی شنیده شد. 🔹 به طوری که در مصوبات و آیین‌نامه‌ها و حتی قوانین بعدی مجلس، به دولت و وزارتخانه‌ها تکلیف گردید که می‌بایست در بازار به قیمت جهانی فروخته شود! بعدها مصوباتی تصویب شد که همین انفال به قیمت ناچیز به همین شرکت‌ها فروخته شود! ▪️ دوباره مرور کنید: 🔸 انفال متعلق به ملت است! به ثمن بخس به شرکت‌های خصوصی فروخته می‌شود! این شرکت‌ها بعد از فرآوری محصول، آن را به نرخ جهانی به ملت می‌فروشند! کدام ملت؟ همان که انفال است! ▪️ سوال ۱: چه فرقی میان آن معاهدات ننگین استعماری و این شیوه حکمرانی وجود دارد؟ 🔹 آنجا هم «تاجر غربی» تمام امتیاز استفاده از انفال را با یک «معاهده» بدست می‌آورد و سهم کوچکی از سود را به ایران می‌داد، در وضعیت فعلی هم چند «شرکت خصوصی» امتیاز استفاده از انفال را غیرمستقیم با «قانون» بدست می‌آورند و سهم کوچک ملت از انفال، همان ثمن بخسی است که از آنها گرفته‌اند! 💢 این که همان است! فقط نام و ملیت «تاجر» تغییر پیدا کرده است! 🔸 هر دو انفال را به تصاحب می‌کنند، هر دو همان انفال را به به ملت می‌فروشند و هر دو سودهای آنچنانی از منابع خدادادی دریافت می‌کنند! و در این میان ملت هستند که گویی هیچ ندارند! ▪️سوال ۲: 🔹 اصلا چرا باید انفال و منابع خدادادی که متعلق به ملت و نسل‌های بعدی ماست، به این شرکت‌ها واگذار شود؟ این انتقال مالکیت چه دلیل عقلی و منطقی دارد؟ مگر نه این است که این شرکت‌ها صرفا مواد اولیه را فرآوری کرده و با تبدیل آن به مواد قابل عرضه به بازار، فعالیت می‌کنند؟ 🔸 مگر نه این است که این شرکت‌ها صرفا بر روی مواد اولیه که متعلق به ملت است، ایجاد می‌کنند؟ خب دقیقا چرا باید مالکیت مواد اولیه به آنها واگذار شود؟ مگر نمی‌شود مواد اولیه به صورت امانی به آنها سپرد و در نهایت ارزش «ارزش افزوده» ایجاد شده را به آنها پرداخت کرد؟ 👈 واگذاری مالکیت انفال به این شرکت‌هاست که ایجاد می‌کند! اصرار بر را ایجاد می‌کند! دست دولت بر بازار را کوتاه می‌کند! سفره مردم را وابسته به اراده چند شرکت می‌کند! 🔹 اگر مالکیت واگذار نشود و فقط ارزش کار انجام شده در شرکت‌ها به آنها پرداخت شود، چه اتفاقی می‌افتد؟ 🔸 این چه فرمول ظالمانه‌ای است که تمام منابع ملی کشور باید به چند شرکت واگذار شود؟ و بعد برای خرید همان منابعی که متعلق به خودمان است، با همان شرکت‌ها کنیم؟ پس ما با کشوری که هیچ منبع خدادادی ندارد چه فرقی داریم؟ 💢 چرا کسی به فکر نمی‌کند؟ @dadshahr_iranian