🌙 *حال و هوای مردمان عهد قاجار در ماه رمضان /* ۲
عبدالله مستوفی
🔹 «سه شبِ اِحیا شبهاى عبادت بود. مردم بعد از افطار به مسجدها میرفتند. شش شبانهروز (صد ركعت) نماز قضا میخواندند. بعد از آن، واعظ یا پیشنماز به منبر میرفت. اكثر، تفسیر سورهٔ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ و فضیلت عبادت شب قدر را براى مردم میگفت. و چون یكى از عبادات هم گریه از خوف خداست، آنها را میگریاند و بعد قرآن سر میگرفتند و به مسلمانان دعا میكردند و نزدیك سحر به منزل برمیگشتند.
🔸 ... در ماه رمضانهاى بعدتر كه ما قدرى بزرگتر هم شده بودیم، براى اینكه خود را بزرگ جلوه بدهیم، خیلى میل داشتیم روزه بگیریم؛ ولى ما را منع میكردند و مىگفتند: بر شما واجب نیست. ما میگفتیم: نماز هم بر ما واجب نیست، چرا اگر یك روز صبح دیرتر از خواب برخیزیم، آقا (پدرم) مىآید ما را براى نماز از خواب ورمىكشد؟! در مقابلِ این استدلال به ما میگفتند: براى سلامت شما مضرّ است.
🔹 اوّل روزى كه من روزه گرفتم، روز بیست و یكم رمضان و بلندترین روزهاى ماه خرداد بود؛ زیرا خوب در نظر دارم كه گوجه تازه آب افتاده، ولى نزدیك افطار واقعاً بیحال بودم. سال دیگر دو سه روز، و همینطور سالبهسال زیادتر كردم تا از چهارده سالگى تمام ماه را روزه گرفتم.
🔸 پدرم تا هشتاد سالگى روزه میگرفت. در سه سال آخر زندگیاش به حكم اطبّاء از روزهدارى ممنوع شد؛ وَ عَلَى الَّذِینَ یطِیقُونَهُ فِدْیةٌ طَعامُ مِسْكِینٍ. ولى باز هم به حال روزه بود. ... سحرها كه براى سحر خوردن برمیخاستند، او هم بیدار شده، مشغول تهجّد خود میشد و بعد از تعقیبات نماز صبح، دومرتبه یك ساعتى میخوابید.
🔹 ... در این ماه، مردم اطعام زیاد میكردند. اكثر اعیان هر شب در بیرونى افطار كرده، پنج شش الى ده پانزده نفر حاشیه و بعد نوكرهاى در خانه افطار میخوردند. آنها كه توانائىِ این قبیل اطعامها را نداشتند، خرما میخریدند و به مسجد میرفتند و به مؤمنین میدادند. اگر در میان اهل مسجد اعیانى هم بود، این خرما را رد نمیكرد و به آن افطار مینمود كه خود به ثواب اجابت دعوت برادر دینى رسیده و برادر دینى را هم به ثواب اطعام رسانده باشد. زیرا پیغمبر فرموده است: اتّقو النّار ولو بشقّ تمرة.
🔸 ... محال بود وقت افطار، صداى فقیرى از كوچه بلند شود و چندین نفر داوطلب براى غذا دادن به او از خانهها بیرون نیایند.
🔹 ... در این ماه كارها تقریباً تعطیل میشد و مردم به عبادت مشغول بودند. اگر كسى طلبى از كسى داشت تا احتیاج مبرم محرّك او نمیشد، سروقت بدهكار خود نمیرفت. عروسى كمتر اتّفاق میافتاد. خرید و فروش و معاملهاى كه حاجت به تنظیم قباله داشت كم، بلكه هیچ نبود. مرافعات شرعى در محاضر علماء متوقّف میگشت. ادارات دولتى باز بود، ولى كسى رجوعى نمیكرد. اگر كسى از دولت طلبى داشت، در این ماه به مطالبه نمیرفت، و محصّلین دیوانى هم دنبال مطالبهٔ بدهكارىِ افراد نمیرفتند. حتّى در خانهها هم جز كارهاى ناگزیرِ زندگانى، كار دیگرى از نوكر و خدمتكار توقّع نمیكردند.
🔸 به همین جهت، كارهاى سنگین خانه را یا قبل از ماه انجام داده بودند، یا به بعد از این ماه محوّل میكردند. اگر بنّائى نیمهتمام بود، صاحبكار به عمله و بنّاها مزد تمام میداد، ولى بیشتر از نصف روز تقاضاى كار نمیكرد. و در دهات هم كارهاى سنگین زراعتى را حتّىالمقدور تعطیل میكردند و اگر مثلاً درو و خرمنكوبى و از این كارها كه تعطیل آن خسارت جبرانناپذیر داشت پیش میآمد، با رعایت بیشتر از كارگرها انجام میدادند. خلاصه اینكه ماه عبادت بود و در همهچیز مردم از همدیگر رعایت میكردند.»
(عبدالله مستوفی؛ شرح زندگانی من، ج۱، ۳۲۹ - ۳۳۱)