#السلام_علیک_یا_ابا_عبد_الله
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖌 از که باید عبرت گرفت و بر چی مقاومت کرد؟
چند سالی است که جماعت اندکی در کسوت دانشگاهی و حوزوی عزم شان را جزم کرده اند که مدافع ارزش های فرومایه و غیر اخلاقی و غیر شرعی باشند. هر گاه حاکمیت در صدد مهار و کنترل هنجارشکنی های قشر خاصی از جامعه - که عموماً متعلق به طبقه مرفهین بی درد و رنج هستند - بر می آید، به یکباره فریاد اعتراض شان بالا می رود.
این جماعت دنیوی منش عزم به اصطلاح فرهنگی خود را منسوب به اصل آزادی و کرامت انسانی می دانند و خود را کنشگران مرزی می خوانند. ولی حقیقت چیز دیگری است. آری، اینان همیشه در خط مقدم جبهه تهاجم فرهنگی دیده می شوند ولی نه این طرف مرز یا حتی روی مرز بلکه همواره آن طرف مرز می ایستند.
مسلماً اصل آزادی و کرامت انسانی از اینکه مدافع ارزش های غیر اخلاقی و غیر دینی باشد، شرم دارد. مگر اینکه مفهوم شرم در دنیای مدرن از معنا تهی شده باشد. پس، این عزم ضد فرهنگی - بخوانید آزاد منشانه و کریمانه! - از چه روست؟
حقیقت این است که مبنای عزم این جماعت اندک عرفی گرا مخالفت با حکمرانی دینی است. اساساً ملاک اندیشه ورزی آنان جهت گیری های حکومت اسلامی است. هر آن امر فرهنگی که از نظر حاکمیت دینی ارزش باشد، در نظر آنان ضد ارزش است و باید برابر آن ایستاد. اگر حاکمیت مبتنی بر خواست عمومی در صدد مهار و کنترل هنجار شکنی های اخلاقی و شرعی برآید آنان فریاد مخالفت بر می آورند.
تردیدی نیست که اگر اینان در حاکمیت غیر دینی به سر برند، هیچ مخالفتی با سیاست های فرهنگی آن ندارند بلکه دستگاه فرهنگی غیر دینی را یاری می دهند.
اما به هر روی، این جماعت اندک که در کسوت دانشگاه و حوزه خود نمایی می کنند، این روزها در وضعیت رقت باری از سقوط و انحطاط قرار دارند. آن بیچاره که کارگزار حاکمیت دینی را بیچاره می خواند و به گمان باطلش خرسندانه مقابله با هنجار شکنان فرهنگی و اخلاقی را موجب تسریع سقوط حاکمیت می داند، همو آشکارا هنجار شکنان را به اخلاق ماکیاوللی فرا می خواند. می گوید مقابل مأمور گشت اخلاقی محجوب باشید و از او که دور شدید از حجاب در آئید!
به راستی، کدام استاد دانشگاه اخلاق مدار و فرهنگی را می توان سراغ گرفت که به مخاطبان جوان خود بگوید " پوشش تان را آن جور که دوست دارید ادامه بدهید و در این راه مقاومت کنید" که گوینده این سخن دومی آن باشد؟!
اما بیچاره تر از این دانشگاهی نما روحانیان دنیوی گرایی هستند که در کنج حوزه علمیه خزیده اند و فقط هنگامی که حاکمیت در صدد مقابله با هنجار شکنان اخلاقی و شرعی بر می آید، فریاد وا اسلاما سر می دهند. آنان با وجودی که قبول دارند حجاب واجب شرعی است ولی الزام حکومت به این واجب شرعی را وهن به اسلام می دانند!! یعنی اگر رسول خدا و حضرت وصی علیهما السلام مردم را امر به معروف حجاب و عفاف کنند، نعوذبالله وهن به اسلام کرده اند؟!!
بر این اساس، نعوذبالله قیام امام حسین علیه السلام هم حرکتی موهن به اسلام است. چون اگر آن حضرت در جنگ نا برابر ظالمانه پیروز می شد و حکومت را به دست می گرفت، امر به معروف های شرعی چون عفاف و حجاب می کرد. یا شاید به زعم باطل این مدرسین حوزوی نما، آن حضرت کاری به کار هنجار شکنان اخلاقی و شرعی ندارد و آنان را آزاد می گذاشت!!
آری، اینگونه هم می توان قیام ابا عبدالله الحسین علیه السلام را از معنا تهی و تحریف کرد.
اما چرا این آقایان هر گاه که حاکمیت در مهار هنجار شکنان جدی می شود، یادشان می آید که منکرات بزرگی از قبیل اختلاس، تضییع اموال عمومی، ربا، انتصاب های فامیلی و سایر مفاسد اقتصادی هم وجود دارد؟
چرا این آقایان در وقت دیگر، خصوصاً زمان روی کار آمدن دولت های منتخب شان نسبت به این مفاسد اقتصادی از خود حساسیت نشان نداده و نمی دهند؟
چرا این آقایان فقط زمان مبارزه با فرهنگ بی حجابی و برهنگی وارونه به یاد وهن اسلام می افتند؟
چرا این آقایان برابر اهانت به قرآن کریم در سوئد و دانمارک حساس نمی شوند و بیانیه نمی دهند؟!
ادامه متن
👇👇👇