🔹مردی شبی را در خانه ای روستایی میگذراند.
پنجره های اتاق باز نمی شد.
نیمه شب احساس خفگی کرد و در تاریکی به سوی پنجره رفت اما نمی توانست آن را باز کند.
🔹با مشت به شیشه پنجره کوبید، هجوم هوای تازه را احساس کرد
و سراسر شب را راحت خوابید.
🔹صبح روز بعد فهمید که شیشه کمد کتابخانه را شکسته است و همه شب، پنجره بسته بوده است.
🔹"او تنها با فکر اکسیژن، اکسیژن لازم را به خود رسانده بود.! "
☀️افکار از جنس انرژی اند و انرژی،
کار انجام می دهد.
@jomlatzibaa🧿