فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙🎥 📚 چند قدم تا بهشت در میان انبوه جمعیت باشکوه زائران، هیچ‌کس نمی‌دانست که روحانی متواضع، شیرین‌زبان و بذله‌گو؛ علی رغم هیبت رزمی و جنگاوری‌اش مثل خنکای نسیم صبح، پرنشاط و سبکبال و مثل گل‌های نرگس، مهربان و صبور است. هیچ‌کس نمی‌دانست که او چه تلاش‌ها که نکرده تا مسیر زیارت اربعین در هیاهوی کینه‌ها و دشمنی‌ها هموار شود. صدای سرفه‌هایش مرا به خود آورد. هروقت این صدا را می‌شنیدم قلبم می‌لرزید. سرفه‌های آغشته به خون که یادگار ایام جوانی و جراحت شیمیایی‌اش بود! نگران، نگاهش کردم و چشم در چشمش شدم. لبخندی زد و کوله را جابجا کرد و با خوشحالی گفت: چیزی نمانده به عمود ۱۴۰۷ برسیم. پدرم چشم به راه داشت تا گنبد نورانی آقایش را ببیند و من چشم به چهره صبور او داشتم. سرانجامِ این همه صبر و استقامت پدرم، شد حلقه‌ی وصل میان ایران و عراق. و جانش را هم در همین راه گذاشت... ✍🏻زهرا دشتیار ۱۴۰۱/۱۱/۳۰ 👩🏻‍💻طراح: منا بلندیان 💻تدوین: زهرا فرح‌پور 🎙با صدای: فاطمه شعرا 🦋 [ @jonbeshrahil ]