در بحار‌الانوار، ج ۴۹ ص ۲۸۹ داستانی از مناظره امام رضا (ع) و مأمون درباره سارقی را ذکر می‌کند که خلاصه‌اش چنین است؛ کسی را پیش مأمون آوردند و گفتند: دزدی کرده است. مأمون سؤال کرد: چرا دزدی کرده‌ای؟ گفت: چون حقم را ندادی، ناچار شدم دزدی کنم. مأمون پرسید: چه حقی؟ گفت: من ابن سبیل هستم و خداوند هم در خمس و هم در فی برای من حقی قرار داده است. مأمون خواست بر او حدّ جاری کند. گفت: باید بر تو حدّ جاری شود که سزاوارتری. مأمون رو کرد به امام رضا (ع) و گفت: چه می‌گوید؟ حضرت فرمود: حجت دارد. حرفش منطقی و از روی دلیل است.   مأمون، ناراحت شد، به‌طوری‌که مجلس را ترک کرد. روای می‌گوید: «این موضع‌گیری امام، سبب گردید که مأمون، آن حضرت را به قتل برساند @jorenab