تحقّق معنی نیّت آن است که بر دو معنی اطلاق می‌توان کرد، که هر دو در کار است، و یکی در غایت آسانی است، و دیگری در نهایت دشواری. اما اوّل عبارت از آن است که: مقارن فعل قصد کردن خصوص آن فعل داشته باشد، و از روی سهو و غفلت به جا نیاورد، مثل آنکه شخصی به قصد غسل جنابت به حمّام رود، و در حمام فراموش کند که جنب است، و به قصد دیگر سر به آب فروبرد و بیرون آید، این شخص نیّت غسل نکرده، و آن سر به آب فروبردن او غسل جنابت نیست، و اگر به خاطر داشت و به این قصد سر فروبرد و غسل کرده، و نیّت داشته هرچند به لفظ درنیاورد، و آن معانی به خاطر نگذراند، و نیّت به این معنی بسیار نادر است که کسی از آن خالی باشد، چنانچه بعضی از محقّقین گفته اند که: اگر ما را تکلیف می‌کردند که افعال را بی نیّت بکنیم تکلیف ما لا یطاق بود. و اما دوّم پس آن عبارت است: از غرض و علّت و باعثی که آدمی را محرّک و داعی بر فعل است، و افعال اختیاریّه عقلا از این خالی نمی باشد، مثل آنکه شخصی متوجّه بازار می‌شود و از او می‌پرسی که به کجا می‌روی؟ می‌گوید که: به بازار می‌روم، این نیّت به معنی اوّل است که در نفس او هست، و بعد از سؤال اظهار می‌نماید، و اگر بگوید که به جای دیگر می‌روم دروغ گفته، و از خلاف نیّت خود خبر داده، و بعد از آنکه از او می‌پرسی که چرا به بازار می‌روی؟ می‌گوید: می روم که متاع بگیرم، این نیّت به معنی دوّمی است، زیرا چیزی که باعث حرکت او شده است همین امر است، و اصل این نیّت مشکل نیست. امّا اخلاص در این نیّت در غایت صعوبت است، (عین الحیات مرحوم علامه محمد باقر محلسی ج۱ص۴۷) @jorenab