رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِيتاءِ الزَّكاةِ يَخافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصار ( )
مردانى هستند كه تجارت و معامله، از ياد خدا و نماز خواندن و زكات دادن غافلشان نمىكند. و از روزى كه در اثناى آن روز دلها و ديدگان زير و رو شود بيم دارند
الف- گرچه امور روز مره زندگی جز لاینفک زندگی است وهمیشه همراه انسان هست اما معیار مشخصی برای آن ذکر شده است وآن اینکه این امور مادی تا آنجا خوب است که انسان را از یاد خداوند باز ندارد
یعنی هرگاه انسان ببیند کارهایی مانند خرید وفروش و...... آنقدر اورا سرگرم کرد که از یاد خداوند غافل شد معلوم می شود به بیراه قدم گذاشته است وباید برگردد
ب- انسان مدنی الطبع است در اجتماع زندگی می کند به هم نوعان خویش نیاز مند است وحوائج خودرا به وسیله آنان بر طرف می کند همانطور که دیگران هم ممکن است به او نیاز داشته باشند پس نباید از کم کردن و دستیگری دیگران غفلت نماید یعنی تا آنجا درگیر شدن در امور روزه خوب است که انسان را یاد دیگران وکمک به دیگران غافل نکند وهرگاه به این نقطه رسید معلوم می شود راه به بی راه رفته است وباید برگردد
ج- توجه به خداوند وتوجه به هم نوعان دو نکته بسیار مهم واساسی برای رهائی انسان از غرق شدن در امور مادی است زیرا این دو مانند دوبال برای انسان عمل می کنند وهمیشه به او
گوشزد می کنند سرانجام این سفر آن است که می بایست پاسخگوی رفتار واعمال خویش باشد پس از امور مادی تا آنجا بهره می برد وخودرا آن مقدار سرگرم می کند که توان پاسخگوئی را داشته باشد
@jorenab