🌷 امیرتوکل کامبوزیا اندیشمند شهید ضدیهود (6)
🎯 شهادت مرحوم کامبوزیا
1⃣ از نحوهی فوت آقای
#امیرتوکل_کامبوزیا دو روایت وجود دارد:
👈 روایت اول که روایتی است رسمی از سوی
#ساواک
🔹 ساواک فوت کامبوزیا را مرگ طبیعی دانسته و در گزارش خود به مرکز نوشته است: «امیرتوکل کامبوزیا شب چهارشنبه فوق به علت سکته قلبی درگذشته است. رضوانی 24/7/53»
👈 و روایت دوم که روایتی است از طرف نزدیکان وی
🔹 روایت دوم از فوت مرحوم کامبوزیا،
#مسموم_شدن ایشان توسط ساواک (مرکز) و در نهایت
#شهادت وی است.
2⃣ اطرافیان مرحوم کامبوزیا، اتفاق فوق را چنین عنوان میدارند:
🔸 در مهرماه 1353
#امیرعباس_هویدا (نخستوزیر) به زاهدان میآید و مسئولین منطقه از کامبوزیا میخواهند که با وی ملاقات کند. ایشان با صراحت و عصبانیت میگوید با یک نفر
#یهودی خائن ملاقات نمیکنم … اگر ملاقاتی نیز مابین یک یهودی و یک مسلمان صورت بگیرد، یکی از این دو باید کشته شوند.
🔸 هفته بعد دو نفر از تهران تحت عنوان مأموران اداره تعاون به نزد ایشان [در کتابخانه] آمده و سؤالاتی را مطرح کردند پس از اتمام صحبت یکراست به فرودگاه رفته و به تهران پرواز میکنند.
🔸 پس از مدتی یکی از فرزندان وی به کتابخانه رفته و میبیند که پدرش برروی زمین افتاده است. فردای آن روز وقتی فرزندان کامبوزیا به کتابخانه میروند، با استکانی مواجه میشوند که دانههای ریزی در آن بوده است. در همان روز ساواک نیز به کتابخانه میآید و استکان نیز مفقود میشود.
🔸 مرحوم کامبوزیا را در قبرستان زاهدان به خاک میسپارند اما با توجه به وصیت ایشان و با اجازهی آیتالله کفعمی، مجوز نبش قبر گرفته و ایشان را در کتابخانهای که خودش بنیانگذار آن بود به خاک میسپارند.
3⃣ در پاسخ به این سوال که چرا مرحوم کامبوزیا توسط ساواک کشته شد؟ دلایل چندی عنوان شده که شاید بهترین آنها را مهندس رحمانی مطرح میکند:
✍ «بعد از آزادی کامبوزیا (سال 1349) ساواک برای کنترل وی اقدام به برپایی جلسات هفتگی در خصوص مسائل مختلف با حضور استاد، رئیس ساواک، رئیس شهربانی و… میکرد. مطالبی که رؤسای فوق مطرح میکردند، استاد به آنان پاسخ میداد. حتی یکبار مرحوم به من گفت که بتدریج نظرات افراد شرکت کننده در حال تغییر است! من احساسم اینست که ساواک به این نتیجه رسیده بود که این فرد اگر آزاد باشد [علیه رژیم] تبلیغات میکند، با مسئولین ارتباط داشته باشد، اثرگذار است. زندان باشد از خارج فشار وارد میشود … در نهایت او را کشتند … استاد از دو هفته قبل از فوت احساس خطر میکرد بستههایی که برایش ارسال میشد در فاصله دو متری قرار میداد و چیزی به طرف آن پرتاب میکرد که اگر قرار باشد منفجر شود، در کنارش نباشد … ایشان یک حالت انتظار از مرگ (توسط رژیم) را داشتند …»
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉
@jscenter