🎁 قسمتی از درآمدت را با
#امام_زمان معامله کن.
◻️ وارد میوهفروشی شدم. خلوت بود. قیمت موز و سیب رو پرسیدم.
فروشنده گفت:
موز ۱۶ تومن، سیب ۱۰ تومن.
گفتم:
از هر کدوم دو کیلو به من بده.
🎬
🔸 پیرزنی وارد میوهفروشی شد و پرسید:
محمدآقا سیب چند؟
میوهفروش پاسخ داد:
مادر جان! کیلویی سه تومن!
🎬
◻️ نگاه تعجبزدهام رو به سرعت به میوهفروش انداختم. او که متوجه تعجب و دلخوری من شده بود، چشمکی زد و با نگاهش منو به آرامش دعوت کرد. صبر کردم.
🎬
🔸 پیرزن گفت:
محمدآقا! خدا خیرت بده؛ چند تا مغازه رفتم؛ همهشون سیب رو دهدوازده تومن میدن! مادر با این قیمتا که نمیشه میوه خرید!
محمدآقای میوهفروش، یک کیلو سیب برای پیرزن کشید و اونو راهی کرد.
🎬
◻️ بعد رو به من کرد و گفت:
این پیرزن بهتازگی پسر و عروسش رو تو تصادف از دست داده و خودش مونده با دو تا نوه یتیم! من چند بار خواستم بهش کمک کنم و میوه مجانی بدم؛ اما ناراحت شد و قبول نکرد.
به همین خاطر هیچوقت روی میوهها تابلوی قیمت نمیزنم تا وقتی این زن به مغازه میاد از قیمتها خبر نداشته باشه و بتونه برای بچههاش میوه بخره.
راستش رو بخوای من به هرکسی که نیاز داشته باشه کمک میکنم و همیشه با امام زمانم معامله میکنم.
🎬
🔸 دلم مثل آوار ریخته بود پایین و خیلی شرمنده بودم. بغضی سنگین تو گلوم نشسته بود.
دلم میخواست روی میوهفروش رو ببوسم.
میوهها رو خریدم. سوار ماشین شدم و زدم زیر گریه و در حال رانندگی از خودم و از امام زمان خجل بودم.
با خودم میگفتم:
ای کاش در طول سالیان دراز عمرم من هم قسمتی از درآمدم رو با امام زمانم معامله میکردم.
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🖊 بعون الله و توفیقه
❇️ اداره کل امور تربیتی
╭━━━⊰◇⊱━━━╮
eitaa.com/jz_tasnim
╰━━━⊰◇⊱━━━╯