خمینی، خامنه‌ای و سیستانی: شیعه و سیاست واقعی ملاقات پاپ و آیت‌الله سیستانی فضای سیاسی ایران را تا حدی دوقطبی کرده. منتقدان نظام این دیدار را وسیله‌ کوبیدن جمهوری اسلامی کرده‌اند. آنطرف هم عده‌ای مشغول تحقیر سیستانی و نقد محافظه‌کاریش بویژه پس از اشغالگری آمریکا شده‌اند. . جذابیت سیستانی برای منتقدان نظام قابل فهم است. او برغم اینکه محبوب‌ترین روحانی و پرنفوذ ترین شخص سیاسی عراق است (سیستانی با اینکه یک ایرانی است و حتی پاسپورت عراقی ندارد، لحظه‌ای که یک خط فتوای مبارزه علیه تروریستها را میدهد دو میلیون عراقی جان خود را در دست میگیرند و به خط مقدم میروند) همچنان در خانه‌ پنجاه‌ متری زندگی میکند، صورتش روی اسکناس‌ها منتشر نمیشود، عکسش در اداره و مدرسه اجباری نیست، دانشجویان به جرم توهین به او زندانی و روزنامه‌ها با حکم حکومتیش تعطیل و رهنمودهایش درباره پوشش زنان و فرزندآوری تبدیل به قانون نمیشود، و کسی او را مسئول ادامه اشغال سفارت آمریکا، ادامه جنگ بعد فتح خرمشهر، حکم اعدام چهار هزار زندانی، سرکوبهای خیابانی هشتاد و هشت و آبان نود و هشت، نقض حقوق بشر و ادامه تحریم و وضع سخت معیشتی نمیداند. . شکی نیست که منش و روش سیستانی به آنچه شیعه را در تاریخ به مذهبی_مردمی، غیر سلسله مراتبی، غیرحکومتی و اعتراضی تبدیل کرده نزدیکترست تا روش دو ولی فقیه جمهوری اسلامی و این واقعیت با سروصدای هزاران سایبری یا سکوت و سانسور نسبی صداوسیما هم عوض نمیشود. اما سوالی مهمتر دارم: اگر قدرت واقعی جمهوری اسلامی در کار نبود، اگر خمینی و خامنه‌ای تصمیمات سخت و خشنی که باعث کاهش محبوبیت و مقبولیت‌شان شد را در چهل سال گذشته نگرفته بودند، امروز سیستانی کجا بود؟ . بحثم مبارزه با تکفیریها نیست. اینست که قبل انقلاب خمینی و قبل تثبیت ج.ا توسط خامنه‌ای، شیعه در محاسبات داخلی کشورها هم به حساب نمی‌آمد چه رسد محاسبات منطقه‌ای و جهانی. با آمدن حزب بعث عملا شهروند درجه دو محسوب و بارها کشتار شدند. در انتفاضه شعبانیه صدام هولوکاست شیعیان راه انداخت. . اینکه سیستانی این سالها قدرتی چنین بالقوه داشته، بدون قدرت واقعی و نظامی ج.ا در همسایگیش، بدون سازماندهی و مسلح شدن شیعیان عراق توسط ایران، بدون احساس خطر آمریکا از ایران، ممکن نبود. سخن از قدرت سیستانی بدون اشاره به ایران صراحتا یک شوخی و یک لجبازی کودکانه است. . هدفم تایید رفتار جمهوری اسلامی یا توجیه اشتباهاتش یا دفاع از واتیکانی و مرکزگرا شدن قم نیست. قضاوت تبدیل سیاست غیرحکومتی به حکومتی توسط دو ولی فقیه چهل سال گذشته را تاریخ، دیر یا زود خواهد کرد. هدف دامن زدن به تقابل رهبر شیعیان عراق و ایران هم نیست که تقابلی غیرواقعی و خطرناک است و سیستانی و خامنه‌ای هردو مانع این تقابل شده‌اند. هدف اما فهم تفاوت اقتضائات اداره حکومت از اقتضائات سیاست بیرون از حکومت است. تفکیک عرصه سیاست واقعی از سیاست اخلاقی و مذهبی. و طرح این پرسش که بدون قدرت واقعی، بدون ماشین حکومتی و ابزار گاه غیرقدسی و غیر اخلاقیش اش، دهها میلیون شیعه و به تبع آن مردم ایران، عراق، لبنان و کل منطقه، امروز کجا ایستاده بودند؟ به کانال علی علیزاده در بپیوندید👇 ✅ @Jedaaal@jedaaal