فرجام‌نویسی | فصل دوم: 🔻«جلیلی و دومین قمار، با سرنوشت ایران» (صفحه ۲/۳) سال ۱۳۹۲ از عالمان بزرگ انقلابی که تردیدی در انقلابی بودنشان نیست دو نفر وارد صحنۀ انتخابات شدند، یک‌نفر مرحوم آیت‌الله مصباح یزدی بود و دیگری مرحوم آیت‌الله مهدوی کنی تا در برابر قدرت سیاسی و جریان ذی‌نفوذِ مرحوم هاشمی رفسنجانی حزب‌اللهی‌ها را تقویت کنند. اما با دو مشی کاملا متفاوت. اولی –که بسیاری از هواداران دیروز و امروز آقای جلیلی هم مریدش هستند- با قاطعیت اعلام کرد نامزد اصلح دکتر محمدباقر لنکرانی است و زیر آسمان به خوبی ایشان نیست. خب جناب جلیلی با اینکه از نظر فکری به طیف ایشان نزدیک بود وقعی ننهاد و وارد انتخابات شد (بعدها با رد صلاحیت باقری لنکرانی آقای مصباح مجبور به حمایت از جلیلی شد) دومی –که استاد و رئیس دکتر جلیلی در دانشگاه امام صادق بود- و از طرفی سابقه‌ای طولانی در سیاست‌ورزی انقلابی و فهم ظرائفش داشت حرف بسیار عاقلانه‌ای زد، او از تمام نامزدهای جبهۀ انقلاب متواضعانه خواهش کرد برای حفظ انقلاب و ضرر نکردن مردم و نیفتادن کشور به دست جناح غرب‌گرا بیایید ائتلاف کنید. ائتلاف یعنی چی؟ یعنی اولا علیه هم فعالیت نکنید، ثانیا پس از مناظره‌ها با سازوکارهای مبتنی بر نظرسنجی و همفکری عمومی یک نفر در صحنه بماند و بقیه خارج شوند. آقای جلیلی حتی حاضر به یک‌بار حضور در جلسات آیت‌الله مهدوی کنی هم نشد و رأسا به کارزار رفت. بیشترین حجم تخریب تیمش هم اول قالیباف بود (که پیش از مناظره‌ها در تمام نظرسنجی‌ها اول بود) دوم روحانی و‌ جناح هاشمی. همان وقت در همۀ نظرسنجی‌ها دو نکته روشن بود، یکی اینکه روحانی در شرایط دوقطبی پیروز می‌شود (به خاطر خسته‌شدن مردم از احمدی‌نژاد در آن برهۀ زمانی خاص و وضع پاندولی) دوم: رأی قالیباف از جلیلی بیشتر است. با اینحال جلیلی در صحنه ماند. در آن زمان به عنوان ادامۀ احمدی‌نژاد معرفی شد. ستادش تبلیغ فراوانی کرد که رأی ۲۴ میلیونی دارد و اصلا نیازی به ائتلاف نیست. و خلاصه شد آنچه شد: هشت‌سال کشور در اختیار گفتمان کارنکردن و مذاکره‌کردن قرار گرفت. درست مثل جنگ احد که عده‌ای «دیدبان» به طمع غنیمت به میدان آمدند و شکست بزرگی برای اسلام رقم زدند... ▪️شش سخنی با آقای جلیلی و ستاد و آندسته از هواداران متعصبش: ۱. بار کج به منزل نمی‌رسد ۲. از اول سوءاستفاده از نام شهیدان و سنجاق‌کردن رییسی بر پوستر تبلیغاتی غلط بود ۳. سیاست‌ورزی سلبی و کاستن از مشارکت و آرای دیگران و ترساندن مردم از دیگر نامزدها غلط بود ۴. بی‌توجهی به انبوه مشورت دلسوزان و آمار واضح افکارسنجی‌ها غلط بود ۵. تحریف و تقطیع سخنان امام خمینی غلط بود ۶. لجبازی و ائتلاف‌ستیزی و‌ کوفتن بر طبق تفرقه غلط بود ۷. برائت نجستن و حتی نزدیکی بیشتر به چهره‌های تندرو غلط بود ۸. با ثابتی ثبت‌نام کردن، با رسایی رأی‌دادن، منصوری را رئیس ستاد کردن و درعین در مناظره منبر درمورد تندرو نبودن ستاد رفتن غلط بود ۹. نفهمیدن دکترین شوک اصلاح‌طلبان و نوع دستخط امروزی استعمار غلط بود و هست ۱۰. کاش امروز و این دهۀ معنوی را بین خود و خدای خود خلوت کنید و ببینید روش و منش شما چقدر به نفع ایران و اسلام است و چقدر تا کنون این دو موطن مقدس را به خطر انداخته است هدف وسیله را توجیه نمی‌کند. اگر هدف خدمت است در هر مرتبه‌ای می‌شود خدمت کرد و هرگز نباید قیام ما برای خدمت منجر به ضرر به کشور و آیین و سرزمین و مردمان شود. تنها در صورتی هر امری قابل قمار است که هدف قدرت و ریاست و منفعت شخصی باشد. که فرمود « إن آخر ما يخرج عن رؤوس الصديقين حبُّ الرئاسة» ادامه 👇🏽 @FihMaFih