حدود ده روز است که ادعا شده ۴۵۰ کارشناس در چند کمیته مشغول بررسی کارشناسی گزینههای کابینه و سازمانهای دولتی هستند.
فارغ از اینکه حدود ۳۵ درصد از نفرات اصلی کمیتهها کارشناس براندازی نرم، کارشناس اختلاس و فساد، کارشناس بیزینس سیاسی و کارشناس وادادگی ملی هستند، یک درس از آن را بد نیست تازه به سیاستبازی رسیدههای انقلابی و توییتر به دست یاد بگیرند:
« در این ده روز و در این تضاد و تناقض جریانی موجود در این ۴۵۰ نفر و کمیتهها، یک نفر دست به افشاگری نزده است و به اصل تعریف شده خدشه وارد نکرده»
تفاوت واقعگرایی سیاست در آرمانخواهی انتزاعی این است. با آرمانخواهی انتزاعی شما تنها باید سیاستورزی را در نقد و افشاگری و حمله و شعارنویسی مجازی دنبال کنید.
رقابت سیاسی، خوشمان بیاید یا نیاد، همان بازی با حاصل جمع صفر است. افزایش منفعت یا سبد رأی ما، برابر با کاهش منفعت، قدرت و یا سبد رأی جریان مقابل است و بالعکس.
اما در نگاه واقعگرایی، با تأکید بر حفظ خطوط قرمز و مشی کلی، سیاست را بستر رقابت برای کسب کرسی جهت رسیدن به اهداف ترسیم شده باید دانست.
👈
رهبر انقلاب بعد از شعارسازیهای «ما مأمور به تکلیف هستیم نه نتیجه» که شعار انتخابات ۹۲ شده بود، یک ماه بعد انتخابات در دیدار با دانشجویان این دوگانه رو تشریح کردند و گفتند: «
حتماً تکلیفگرائی معنایش این است که انسان در راه رسیدن به نتیجهی مطلوب، بر طبق تکلیف عمل کند؛
برخلاف تکلیف عمل نکند، ضدتکلیف عمل نکند، کار نامشروع انجام ندهد؛ والّا تلاشی که پیغمبران کردند، اولیای دین کردند، همه برای رسیدن به نتائج معینی بود؛ دنبال نتائج بودند.
مگر میشود گفت که ما دنبال نتیجه نیستیم؟ یعنی نتیجه هر چه شد، شد؟ نه. البته آن کسی که برای رسیدن به نتیجه، برطبق تکلیف عمل میکند، اگر یک وقتی هم به نتیجهی مطلوب خود نرسید، احساس پشیمانی نمیکند؛»
مشکل بزرگ جوانان تازه سیاسی شده انقلاب این است که برای مصداق سلیقه، عمل، خطا و... دنبال شعار و حدیث و کلام میگردند به جای اینکه ناظر به کلام و منویات و خطوط رهبری، دنبال راهبرد و تاکتیک عملیاتی و مصداق عمل سیاسی بروند.
کاش این انتخابات را کلاس سیاست بازی « ولو بالکفر» فرض کنیم.
@mr_nofoozi