داستان رمان بابا گوریو این کتاب در مورد پیرمرد رشته فروش سابق، گوریو است که دو دخترش را از هرچیزی در این دنیا بیشتر دوست دارد و به معنای واقعی کلمه حاضر است برای آن ها بمیرد. گوریو یک پیرمرد با عزت و احترام است که همه ثروت خود را برای خوشبختی دخترانش خرج کرده و حالا خود در پانسیون خانم ووکر زندگی ساده ای دارد. در این پانسیون گوریو را بابا گوریو صدا می زنند.بابا گوریو به خاطر علاقه بیش از خود به دخترانش، همه جور رنجی را تحمل می کند. از رنج تحقیر شدن توسط دامادهایش گرفته تا رنج گرسنگی و حتی نادیده گرفته شدن توسط دختران خودش. او فقط می خواد دخترانش در زندگی کمبودی نداشته باشند.یکی دیگر از ماجراهای اصلی رمان بابا گوریو در مورد اوژن راستینیاک است. دانشجویی جوان که از روستایی به پاریس آمده است و می خواهد طعم موفقیت و ثروت و همچنین لذت زندگی اشرافی به سبک پاریسی ها را بچشد. راستینیاک هم در پانسیون ووکر اقامت دارد و در ادامه داستان همدم بابا گوریو می شود.و پایان کتاب یک پایان درجه یک، سرشار از احساسات و بی نهایت تاثیر گذار، در حدی که خود نویسنده هم تحت تاثیر قرار گرفته است . بالزاک در بابا گوریو در مورد عشق و محبت پدری نسبت به فرزندانش می گوید. در مورد اشرافی های پاریس می گوید که عاشق به نمایش گذاشتن شکوه و عظمت خود هستند اما از درون زندگی کسالت بار و فاسدی دارند. در مورد پسری می گوید که شیفته تجملات است اما وقتی وارد این دنیای متعفن می شود تصمیم دیگری می گیرد.