‼️طریقه مهربانی، ادب و احترام به بزرگ ترها را بسیار خوب می دانست. قرار بود در دانشگاه مهندسی بخواند اما با شنیدن ناقوس جنگ، قید همه چیز را زد و به دفاع از میهن پرداخت.
‼️با وجود رشادت ها و دلاوری هایش، آن گونه که شایسته و بایسته بود دیده نشد و کسی سراغش را نگرفت. در جبهه مربی توپخانه بود و گرای دشمن را میگرفت. محاسباتش آن قدر دقیق بود که اگر هدف در مرحله اول مورد اصابت قرار نمی گرفت در مرتبه دوم به طور حتم گلوله های توپ به آن می خورد به همین دلیل در جبهه لقب افلاطون گرفت و آن قدر کار بلد بود که صدام برای کشتنش جایزه تعیین کرد.
‼️در همه شرایط، جبهه را بر کارها اولویت می داد و با این که نشان کرده داشت اما ازدواج را به پایان جنگ موکول کرد و سه دفعه ترکش خورد ولی خم به ابرو نیاورد و هر بار بعد از کمی بهبودی عازم جبهه می شد.
‼️یک بار که ترکش به قفسه سینه اش خورده بود بعد از بستری شدن در بیمارستان مشهد از خانواده خواست که او را از بیمارستان ببرند و با این که زخمش عفونت بسیار داشت از بیمارستان گریخت و بعد از مدتی استراحت در بیرجند و شنیدن خبر شهادت همسایه رو به روی خانه گفت همرزمانم یک به یک شهید می شوند و من به دلیل یک زخم ساده در خانه مانده ام بنابراین دوباره عازم جبهه شد.
📎دیدهبان خط مقدم
#شهید_غلامحسین_پاکنهاد🌷
#سالروز_شهادت
ولادت : ۱۳۴۱/۳/۲۵ نهبندان، خراسان جنوبی
شهادت : ۱۳۶۲/۱۲/۳ هورالهویزه ، عملیات خیبر