شب جمعه ؛ رحمة‌الله به عشاق اباعبدالله به یاد "شهید محمدتقی غیور انزله" نشسته بود کنار ساحل با خودش زمزمه می‌کرد و اشک می‌ریخت. پرسیدم: چی می خونی؟ التماس دعا. گفت: روضه حضرت علی‌اصغر (ع)، چون مثل ایشون شهید خواهم شد! باورم نشد. چون اولین بارش بود که به منطقه اعزام شده بود و اصلا قرار نبود خط مقدم ببرندش و اینجا خط سوم بود و اثری از تیر و ترکش جنگ در آن نبود. جزئیات‌ونحوه شهادتش را هم تعریف کرد من هم ناباورانه راهی عملیات شدم. از عملیات که برگشتم شهید شده بود!! تیر هم خورده بود به گلویش مثل علی اصغر (ع)..!! راوی: برادر خرسند کتاب: خط عاشقی۱ ،حسین کاجی انتشارات حماسه یاران