خباثت یهود نسبت به وجود نازنین پیامبر«صلی‌الله‌علیه‌واله» 🛑عنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: دَخَلَ يَهُودِيٌّ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص وَ عَائِشَةُ عِنْدَهُ فَقَالَ السَّامُ عَلَيْكُمْ «1» فَقَالَ- رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَيْكُمْ ثُمَّ دَخَلَ آخَرُ فَقَالَ مِثْلَ ذَلِكَ فَرَدَّ عَلَيْهِ كَمَا رَدَّ عَلَى صَاحِبِهِ ثُمَّ دَخَلَ آخَرُ فَقَالَ مِثْلَ ذَلِكَ فَرَدَّ رَسُولُ اللَّهِ ص كَمَا رَدَّ عَلَى صَاحِبَيْهِ فَغَضِبَتْ عَائِشَةُ فَقَالَتْ عَلَيْكُمُ السَّامُ وَ الْغَضَبُ وَ اللَّعْنَةُ يَا مَعْشَرَ الْيَهُودِ يَا إِخْوَةَ الْقِرَدَةِ وَ الْخَنَازِيرِ فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص يَا عَائِشَةُ إِنَّ الْفُحْشَ لَوْ كَانَ مُمَثَّلًا لَكَانَ مِثَالَ سَوْءٍ إِنَّ الرِّفْقَ لَمْ يُوضَعْ عَلَى شَيْ‏ءٍ قَطُّ إِلَّا زَانَهُ وَ لَمْ يُرْفَعْ عَنْه قَطُّ إِلَّا شَانَهُ قَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ مَا سَمِعْتَ إِلَى قَوْلِهِمْ السَّامُ عَلَيْكُمْ فَقَالَ بَلَى أَ مَا سَمِعْتِ مَا رَدَدْتُ عَلَيْهِمْ قُلْتُ عَلَيْكُمْ فَإِذَا سَلَّمَ عَلَيْكُمْ مُسْلِمٌ فَقُولُوا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ وَ إِذَا سَلَّمَ عَلَيْكُمْ كَافِرٌ فَقُولُوا عَلَيْكَ. 🔰حضرت باقر عليه‌السلام فرمود: مردى يهودى وارد شد بر رسول خدا (ص) و عايشه هم در حضور آن حضرت صلى‌اللَّه‌عليه‌وآله بود و گفت: «السام عليكم» (يعنى مرگ بر شما) رسول خدا صلى‌اللَّه‌عليه‌وآله در پاسخ فرمود: «عليكم» (يعنى بر شما) سپس ديگرى (از يهود) آمد و مانند همان گفت و رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نيز مانند رفيقش به‌او پاسخ داد، پس سومى وارد شد و مانند آن گفت و رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) همان طور كه به‌دو نفر رفقايش جواب داده بود جواب او را گفت، پس عايشه خشمگين شد و گفت: «سام» و خشم و لعنت بر شما باد اى گروه يهود و اى برادران ميمونها و خوكها، پس رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به‌عايشه فرمود: اى عايشه اگر فحش بصورتى مجسم ميشد هر آينه بد صورتى داشت، نرمش و مدارا بر هيچ چيز نهاده نشده جز اينكه آن چيز را آراسته است، و از هيچ چيز برداشته نشده جز اينكه آن را زشت ساخته عرضكرد: اى رسول خدا آيا نشنيدى كه اينها گفتند: «السام عليكم»؟ فرمود: چرا، مگر تو نشنيدى آنچه من پاسخشان را دادم و گفتم: «عليكم» پس هر گاه مسلمانى به شما سلام كرد به او بگوئيد: «سلام عليكم» و هر گاه كافرى بر شما سلام كرد در پاسخش بگوئيد: «عليك» 📚: الکافي: ج 2 ص 648