📘 💠رهبر مسلمانان و مردِ نصرانی در محکمه قاضی! 🔹در زمان خلافت امیرمومنان علی علیه السلام در کوفه، زره آن حضرت گم شد چندی بعد حضرت زره خود را در دست مرد نصرانی دید و فرمود: زره مال من است. نصرانی نپذیرفت. حضرت او را نزد شریح قاضی برد. 🔹 حضرت موضوع را مطرح کرد و فرمود: این زره مال من است، آن را نه، فروخته‌ام و نه به کسی بخشیده ام. نصرانی در پاسخ گفت: این زره مال من است ولی امیر مؤمنان را نیز دروغگو نمی دانم. شریح روی به امیرالمؤمنین علیه السلام کرد و گفت: یا أمیرالمؤمنین! بر ادعای خود شاهد داری؟ حضرت فرمود: درست است اکنون می بایست که من شاهد بیاورم، ولی من شاهد ندارم. شریح حکم کرد که زره مال نصرانی است. 🔹نصرانی زره را برداشت. کمی راه رفته بود که برگشت و گفت: من شهادت می‌دهم این حکم از احکام پیغمبران است، زیرا پیشوای مسلمانان نزد قاضی خودش می‌رود و قاضی علیه او حکم می‌دهد! سپس شهادتین را گفت و مسلمان شد و گفت: به خدا سوگند! این زره، زره توست ای امیر مؤمنان! امام علیه السلام فرمود: اکنون که مسلمان شدی زره را به تو بخشیدم و یک رأس اسب نیز به او داد. شعبی راوی حدیث میگوید: شخصی به من گفت آن مرد نصرانی را که مسلمان شده بود، دیدم که در جنگ نهروان در رکاب علی علیه السلام می‌جنگید. 📚 بحارالانوار، ج ۳۴، ص ۳۱۶. ✿ ⃟ ⃟ ✿اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🤲🏻🌤 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ╭‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌━═━⊰⊰❀ ⃟ ⃟ ❀⊱⊱━═━ ╰➤@kampein_mahdavi