مدح شهادت آنان که با کریم و کرم آشنا شدند دلداده‌ی همیشگی مجتبی شدند آنان که خاکِ پای حسن شد نصیبشان تنها به لطف یک نظرش کیمیا شدند تنها نه دوستان که در آن شهر، دشمنان در آستان او همه حاجت‌روا شدند باب کرم به یمن وجودش گشوده شد درهای بسته با مددش زود واشدند حال کبوترانِ حرم نانوشتنی‌ست تا در حوالیِ حرم او رها شدند حاتم ترین اهالی آبادی کرم مبهوت این کرامت بی انتها شدند! بی شک به پادشاهی و عزت رسیده‌اند آنان که در طواف حریمش گدا شدند میراث او غم است و در انبوه غربتش خوشبخت مردمی که به غم مبتلا شدند از شدت غریبیِ تنهاترین امام عمری تمام زمزمه‌ها بی صدا شدند... نعیمه_وافی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG