اشعار
#شب چهارم محرم
#طفلان زینب س
این دو سرباز به قربان اباعبدالله
نذری گریه ی پنهان اباعبدلله
دائما بر لبشان بود که جان و تنمان
به فدای لب عطشان ابا عبدالله
کوه صبر است که تبریک به زینب گفته
مانده ام در کف ایمان اباعبد الله
نکند پشت به اولاد حسین ابن علی
هرکسی خورده کمی نان ابا عبد الله
اشک من شور حسینی است، نمک خورده اوست
پر ز عشق است نمکدان ابا عبد الله
اولین کوچه گذر گاه حسن بود ولی
نرسیدست به میدان ابا عبد الله
کرمش دست مرا تا به ابد میگیرد
من به قربان دو دستان اباعبدالله
ذره هستیم ولی فخر به عالم کردیم
گرد و خاکیم به دامان اباعبدالله
من نباشم که ببینم تک و تنها شده ای
شدهام زار و پریشان اباعبدالله
رو سپیدم کن و این دسته گلم را بپذیر
نظری کن به دلم،جان اباعبدالله
این دو اسماعیل را از خواهر خود کن قبول
تا شوند اینجا بقربان اباعبدالله
جزئی از کرببلا ٬قسمتی از من هستند
غزل کوچک دیوان اباعبدالله
مژده ای میرسد آخر به همه مشتاقان
که محرم همه مهمان اباعبدالله
شیعه برپا، همگی منتظر دستوریم
همگی گوش به فرمان ابا عبد الله
ایها الناس بدانید که این دایی ما
شیر مردی است به عنوان ابا عبدالله
نوکری روز قیامت سر بالا دارد
که شده بی سرو سامان اباعبدالله
نه فقط جان دو طفلان عقيله بلكه
جان عالم سر پيمان اباعبدالله
من مسلمان شده ی دست امام حسنم
مانده ام همچون مسلمان ابا عبد الله
امیرحسام یوسفی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr