برگرفته از سخنان ارزشمند استاد مهدی عدالتیان
خانواده مهدوی، یعنی خانوادهای که مورد رضای آقا بقیه الله ارواحنا فداه باشد، نکاتی را رعایت میکند که در این مبحث مطرح میشود تا ان شاءالله به لطف خداوند، یاد بگیریم و عمل کنیم و زندگی امام زمان پسندی داشته باشیم.
پیامبر عزیزمان (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «خانواده محبوبترین بنا در نزد خداوند است.» یعنی اگر بناها، ساختمانها و تشکیلات مختلف را در نظر بگیریم، محبوبترین آنها در نزد خداوند، ساختار خانواده است. اگر خانواده اصلاح شود، جامعه اصلاح خواهد شد. اگر خانوادهها مؤمن و معتقد باشند، تمام جامعه باایمان و معتقد خواهند شد. اگر خانوادهها سالم و صالح باشند، همه جامعه به صلاح و سداد و درستی میرسند. زیرا جامعه را خانوادهها تشکیل میدهند؛ پس اگر اجزاء و بخشها درست شوند، کل مجموعه درست و سالم خواهد شد.
خصوصیات خانواده مهدوی:
۱) حسن خلق
امام صادق علیه السلام فرمودند:
«مَن سَرَّهُ اَن یَکونَ مِن اصحابِ القائم فَلیَنتَظِر وَ لیَعمَل بِالوَرَعِ وَ مَحاسِنِ الاخلاق وَ هُوَ مُنتَظِر»[۱]
در این حدیث، امام صادق(علیه السلام) از جمله اوصاف یاران امام مهدی(عجل الله تعالی فرج الشریف) را پرهیزکاری و تقوای الهی دانسته و خُلق نیکو را سفارش کرده اند.
از این رو، در فرمایشات معصومین (علیهم السلام)، به نظام خانواده، توجه ویژهای شده است و تأکید بر آن است که خانوادهها اصلاح شوند. مخصوصاً مردها که مسئول خانواده هستند، در این جهت مسئولیت سنگینتری دارند، ولی همه اعضای خانواده باید کمک کنند تا خانواده سالم، صالح و مرضیّ آقا بقیه الله امام زمان، مهدی آل محمد (علیه السلام) قرار بگیرد.
در این روایت حضرت با این جمله شروع میکنند: (مَن سَرَّهُ) هر کس که دوست دارد و این نکته او را خوشحال میکند که از یاران مهدی ما باشد، باید این سه کار را انجام دهد:
الف) انتظار فرج داشتن. طبعاً انتظار همراه با کسب آمادگی است.
برای مثال، اگر منتظر آمدن مهمان عزیزی هستیم، خانه را مهیا و آماده میکنیم و همه کارهای لازم را برای آمدنش انجام میدهیم.
ب) اهل ورع و بسیار باتقوا بودن. کسی که دوست دارد از یاران مهدی ما باشد، باید در پرهیز از گناه و حرام، خیلی جدی بوده و وقتی فهمید دستور خداست، سهل انگاری نکند و با کسی تعارف نداشته باشد. پس وقتی تقوا و پاکی حکم خداست، نباید به خاطر هیچ کسی گناه کنیم. فرزند برایما بسیار عزیز است، اما اگر برای مثال، از ما بخواهد مجلس عروسی برایش تدارک ببینیم که در آن معصیت خدا باشد، باید به او نه بگوییم. ما باید فرزندان خود را آگاه کنیم و اگر خدای نکرده، حریف آنها نشدیم، بگوییم: «پس من در مجلس گناه شرکت نمیکنم.»
خواهر و برادر ما، عزیز و محترم هستند، اما اگر بخواهند مجلس گناه بر پا کنند، تا میتوانیم باید آنها را آگاه کنیم و بگوییم در حال حاضر کسانی وجود دارند که مجالس عروسی را هم خداپسندانه و هم گرم و شاد میکنند بدون آنکه گناهی انجام شود. میتوانیم آنها را راهنمایی کرده و با این گونه افراد آشنایشان نماییم.
برادر و خواهر، حتماً از ما توقعاتی دارند، ما میتوانیم قبل و بعد از مجلس به آنها کمک کنیم و هدیه ی مناسبی هم تقدیمشان کنیم اما در مجلس گناه آنان شرکت نکنیم. مثال عینی آن خانمی است که به مجلس عروسی دختر برادرشان دعوت شده بود. ایشان برای اینکه فامیل و بستگان بدانند که او دوستشان دارد، اما حاضر نیست به خاطر آنها گناه کند، هدیهای تهیه کرده بود و خود را به در مجلس رسانده و درخواست کرده بود که عروس خانم بیاید. وقتی عروس آمده بود، او را بوسیده و تبریک گفته و هدیهاش را داده بود. هم اظهار علاقه کرده و هم به صله رحم عمل کرده بود و از طرفی گفته بود که من نمیتوانم در مجلس گناه شرکت کنم.
بنابراین کسی که مقید باشد، فکر میکند که چطور عمل کند که هم گناه نکند و هم فامیل و بستگان بدانند که او دوستشان دارد ولی حاضر نیست به خاطر آنها گناه کند و هم خدا از او راضی باشد.
ورع یعنی تقوای شدید و یا مثلاً ممکن است فردی بخواهد در جایی کار کند که شغلش حرام باشد، با اینکه با رفتن به جای دیگر به زحمت میافتد اما فرد باتقوا آن شغل را عوض میکند تا مرتکب حرام نشود.
@kanonemahdavi