‼️ادبیات معیار ارزشی نیاز است و گرنه ....... ✅ادبیات مشترک است که تفاهم ایجاد می کند . وقتی مرحوم امام معتقدند که شرکت نکردن در انتخابات گناه کبیره است ؛ برای کسی این حرف جواب می دهد که گناه و کبیره بودن آن را بفهمد ولی اگر فهمی نباشد و ادبیات مشترک گناه نباشد در اینصورت فهمی نسبت به این جمله پیدا نمی شود . ⬅️نیروهای انقلابی باید برای ایجاد ادبیات مشترکی مثل انقلابی گری ، انقلاب و ...‌ تلاش می کردند تا سریع تر تفاهم صورت بگیرد . ✅بر ادبیات مشترکی مثل ادبیات « مردم » سرمایه گذاری شد ، سریع در ذیل این ادبیات ، تفاهم ایجاد شد و محور در مناظره ها بر ادبیات « مردم » بود ؛ یکی می گفت این پنج نفر ، مردم را قبول ندارند و یکی می گفت مردم اینها به شماها خیانت کردند و ..... از اینرو سریع تفاهم برقرار می شد ‌. ❌ولی عدم استقرار ادبیات های ارزشی در میان مردم ، مدیریت ما و مردم را در فراز و فرودها دچار مشکل می کند . ❌به جهت نبود ادبیات مشترک ارزشی که از علل انگیزش اقدام هاست ، نمی توانیم دلیلی بر افزایش مشارکت مردم بیاوریم و دلیل هم بیاوریم تفاهمی برقرار نمی شود . ⬅️کار نکرده ایم بر ایجاد تفاهم بر ادبیات « گناه » و « کبیره » تا وقتی می گوییم مردم در انتخابات شرکت کنید و گرنه « گناه » است ؛ سریع این را بفهمند و به این دلیل تجدید نظر کنند . ⬅️کار بر ایجاد اشتراک ادبیات « انقلاب اسلامی » و « انقلابی گری » نکرده ایم که به محضی که بگوییم انقلاب نیاز دارد ؛ سریع تفاهم ایجاد شود و همراهی حاصل شود . ⬅️حتی بر ادبیات های خنثی مثل « جامعه » و « ملت » هم سرمایه گذاری نشده است که نیاز « جامعه » و « ملت » را سبب انگیزش مردم در مشارکت و انتخاب اصلح بدانیم . ❌ضعف ما این است که ادبیات مناسب با فراز و فرودهای انقلاب را کار نکرده ایم که ملت سریع همراهی کنند ‌ . ◀️به خاطر همین در مناظره ها سردرگمی زیاد می شد چون به ادبیات حداقلی همچون مردم و گرانی و .... بسنده می شد ولی ادبیات های ارزشی معیار و ملاک کم بود و همین باعث می شود اگر دولت انقلابی هم که سرکار بیاید ، وقتی مشکل ناخواسته ای در کشور پیش آید ، ملتی که فاقد ادبیات معیار ارزشی است ، قدرت درک پایینی دارد و همراهی شان را از دست می دهند .