✨﷽✨
✅حكايت جوان و عسل
✍پسر جوانی مریض شد. اشتهای او کور شد و از خوردن هر چیزی معدهاش او را معذور داشت.
حکیم به او عسل تجویز کرد.
جوان میترسید باز از خوردن عسل دچار دلپیچه شود لذا نمیخورد. حکیم گفت: بخور و نترس که من کنار تو هستم. جوان خورد و بدون هیچ دردی معدهاش عسل را پذیرفت. حکیم گفت: میدانی چرا عسل را معده تو قبول کرد و پس نزد و زود هضم شد؟ جوان گفت: نمیدانم.
حکیم گفت: عسل تنها خوراکی در جهان طبیعت است که قبل از هضم کردن تو، یکبار در معده زنبور هضم شده است. پس بدان که عسل غذای معده توست و سخن غذای روح توست.
اگر میخواهی حرف تو را بپذیرند و پس نزنند و زود هضم شود، سعی کن قبل سخت گفتن، سخنان خود را مانند زنبور که عسل را در معدهاش هضم میکند،
👌تو نیز در مغزت سخنان خود سبک سنگین و هضم کن سپس بر زبان بیاور.
@karbalaei021
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈