السلام علیک یا اباعبدالله اشک امان نمی‌دهد. شیعه بعد از چهل روز حزن و اندوه، اینک در اربعین داغ دلش تازه شده است. شعر محتشم را باز می‌خواند: «گویا عزای اشرف اولاد آدم است…» عَلم‌ها هنوز در کوچه‌ها برپا هستند. پرچم‌های روضه در گوشه و کنار شهر دیده می‌شوند. به یاد روزی که سخت‌ترین روز برای آدم و عالم بود، شیعه آتش می‌گیرد. «مُصِیبَهٍ مَا أَعْظَمَهَا وَ أَعْظَمَ رَزِیَّتَهَا فِی الْإِسْلَامِ وَ فِی جَمِیعِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْض‌» مگر مصیبتی بالاتر از آن تصور می‌شود؟ عاشورا روزی که سر نوه رسول خدا(ص) بر سر نیزه رفت. همان سر مطهر و مبارکی که منزل به منزل به کوفه و شام رفت تا به مجلس یزید رسید. و لب… و خیزران… و قلمی که از نوشتن این واقعه شرم دارد. برای این اتفاق و این جسارت، اگر همه انسان‌ها تا آخر عالم اشک بریزند کم است. اربعین حسینی بر همه شما اعضای محترم گروه ثبت نام استغاثه در کربلا تسلیت عرض مینمایم امیدوارم بزودی روزی همه شما سروران گرامی زیارت شش گوشه امام حسین علیه السلام گردد