هدایت شده از کنفرانسهای مفید
◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ 🔲 آدمهای بدون اتیکت ✍️حمیدشیرانی اورژانس شهید بهشتی قم بدون هیچ سمت و سو گرایی وقتی به این فکرمیکردم که من بعنوان یه درمانگر وزارت بهداشتی خارج از شیفت از پیش تعیین شده خودم ,حتی اگر سه روز هم اف بودم,بازهم هیچ وقت نمی اومدم خارج شیفت، برم بیمارستان و با جدیت اقدام به خدمت بکنم اما شرایط هم فرق دارد .وقتی بمب خبری گسترش شدید کرونا در قم اومد خانواده دوستان و نزدیکان همه واکنش نشان دادن نگران حال من شدند واکنش ها متفاوت بود تعدادی با توصیه رعایت حفاظت بهم روحیه دادن خیلی ها بهم گفتند جانت مهم تر است از شغلت و میخواستند ترک پست کنم از بس نگرانم بودند یادشان رفت که من نتنها منبع درآمد و امرار معاش خانواده ام دریافتی این شغل درمانی من است بلکه متعهد هستم به حضور به ذهنشان خطور نکرد که همه افراد مانند من باید در خط مقدم به مردم کمک کنند و غیر کادر متخصص افراد دیگری نمی تواند جای ما راآنچنان پرکند که خود کارشناس آن هستیم حرف آنها را بد برداشت نمیکنم که میگفتن فرار کن چون فقط به خود من در آن لحضه خاص فکر میکردند در این روزها 🌷افرادی رو دیدم نصب و نام و نشان بدون از تظاهر و ریا بی منت وقت و کار و خانواده را ترک کردند به مقدم با بیماران کرونای بیمارستان‌های سانتر کرونا رفتند جهاد پوشیدند و دوش به دوش خادمان سلامت همت کردند و کمک نمودند از جابجایی بیمار ها در تخت تا بردن بیماران برای انجام تصویربرداری های گرافی وسی تی اسکن بیماران کرونایی جابجایی نمونه های آزمایشگاهی گندزدایی تخت ها و فضا، تهیه ویلچر و جابجایی بیماران کمک در حراست به انتظامات، کمک به خدمات و کمک بیماران دستگیر بیماران نیازمند کرونایی رابط بین خانواده های نگران خارج از بخش قرنطینه و بیمار رساندن وسایل و لوازم برای بیماران در فضای قرنطینه حضور همراه بیمار ممنوع شده بود این مجاهدین🌷 که های حوزه علمیه ها بودند گاه که بیماران متوجه شدند اینها که ساکت فقط دارند خدمت میکنند کمک پرستار ،کمک بیمار همگی هستند دعای خیر میکردند و درخواست دعا داشتند این هم به بیمار و هم خانواده ها واقعا تاثیر شگرفی در اون لحضه بحرانی داشت به گونه ای خدمت بیماران می رسیدند که از همراه واقعی بیمار هم دلسوز تر به نظر می رسیدند این درجه از و فروتنی و گذشت رو در که واقعا آدم از فردای خود و شدنش به این مهلک خبر ندارد. فشار روانی بسیار زیادی داشته و تحملی سخت می طلبد بطور مثال دیدم و شنیدم : بیمار سرباز جوانی از پادگان بود که وقتی در این بحران دلگیر خدمت طلاب جهادی رو میدید میگفت اگر اینگونه که شما مرا تحویل گرفتید و نازم را خریدین اگر مادرم اینگونه برایم وقت می گذاشت الان من هم دکتر بودم (طنز سرباز برای تشکر) بدور از همه تملق و اغراق ها اصلا قصد چاپلوسی ندارم اما خدمت عاملی متخصص طب اورژانس بودم که میگفت درس های زیادی از این عزیزان گرفتم که چقدر بی منت ایثار رو به تصویر کشیدند حاضرم قسم بخورم مواردی از نوع خدمت این عزیزان رو وقتی دیدم اگر کسی جای برایم تعریف میکرد که گروهی آخوند را اینچنین فداکاری میکردند،شاید تمام و کمال حرفش را باور نمیکردم. که این دوستان که اکثرا متاهل و صاحب فرزند هستند شب تا صبح را بدون استراحت بدور از خانه و کاشانه گرم و عزیزان سپری بکنند حال خانواده ها که رضایت داده اند همسری پدری عزیزی برای چنین جهادی کمر همت ببندد و عازم خدمت شود آقای از اتاق عمل میگفت اینقدر از آخوند ها برایم بد گفته اند و در ذهن من تصویر بدی ازشون ساخته شده بود با دیدن این افراد که حتی از نصب اتیکت و حتی انداختن عکس هم خودداری میکردن که نکند لحضه ای غرور از جهاد به سراغشان بیاید نهایت سادگی بی ریایی یک طلبه رو در ذهنم ساختم این فرهنگ احساس وظیفه🌷 و خدمت رسانی در دیگر اقشار هم به همین اندازه تقویت میشد زیرا مطمئن هستم این حس و حال جهادی از روی جوگیری و یا بی اطلاعی بوجود نیامده و حاصل فرهنگ حوزوی و کار فرهنگی عزیزانی فی السابق لیکن نچندان دور بوده است ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️