حق مادر این است که بدانى تو را در جایى (رحم) نگه داشته و جا به جا نموده که هیچ کس دیگر را در آن جا نگه ندارد, از قلبش میوه اى به تو خورانده که هیچ کس به دیگرى نخوراند. و تمام جسم و جان خویش را با شادمانى و طیب نفس سپر جان ساخته و همه رنج ها و سختى ها را در دوران حمل براى حفظ جان تو به جان خریده است, تا آن گاه که دست قدرت پروردگار, تو را از تنگناى رحم به پهنه زمین آورده است, در این هنگام مادر خشنود بوده که خود گرسنه بماند و تو را سیر کند, خود برهنه باشد و تو را بپوشاند, خود تشنه بماند و تو را سیراب نماید, خود در آفتاب باشد و تو را در سایه نهد, سختى ها را بپذیرد و تو را با ناز بپروراند, بیدار بماند و تو را به خواب نوشین کند, اندرون خود را ظرف وجود تو کرده, دامنش را آرامگاه, جانش را سپر بلاى تو ساخته است, گرم و سرد جهان را به خاطر تو به جان خریده, بنابراین: ((فتشکرها على قدر ذلک, و لاتقدر علیه الا بعون الله و توفیقه; تو باید به همین اندازه از او سپاسگزارى و قدردانى کنى, ولى انجام چنین حق شناسى به قدرى سنگین است که تو آن را جز به یارى و توفیق الهى نمى توانى انجام دهى.)) صحیفه سجادیه تحف العقول, ترجمه احمد جنتى, ص299.