#مناجات_با_خدا
اگر عبد گنهکارم، تو را دارم چه غم دارم
اگر مرغ گرفتارم، تو را دارم چه غم دارم
اگر آلوده و پستم، وگر خالی بُوَد دستم
و گر سنگین بود بارم، تو را دارم چه غم دارم
اگر آتش برافروزی، تن و جان مرا سوزی
چه باک از شعلۀ نارم، تو را دارم چه غم دارم
هم از لطفت بُوَد هستم، هم از جام تو سرمستم
هم از شوق تو سرشارم، تو را دارم چه غم دارم
چه در صحرا، چه در دریا، چه در پایین، چه در بالا
به هر جانب که رو آرم، تو را دارم چه غم دارم
کیام من عبد شرمنده، سیه روی و سرافکنده
که با این جرم بسیارم، تو را دارم چه غم دارم
تهی از برگ و از بارم، میان لالهها خارم
نباشد کس خریدارم، تو را دارم چه غم دارم
قرار من، شکیب من، طبیب من، حبیب من
دوایم ده که بیمارم، تو را دارم چه غم دارم
تو ستّار العیوب استی، تو غفّار الذّنوب استی
الا ستّار و غفّارم! تو را دارم چه غم دارم
سیه رویم، سیه بختم، بدین پروندۀ سختم
بدین اشکی که میبارم، تو را دارم چه غم دارم
نه آبی در صبو دارم، نه نائی در گلو دارم
نه بر رو آبرو دارم، تو را دارم چه غم دارم
منم (میثم) که پیوسته، به احسان تو دل بسته
بغیر از تو که را دارم؟! تو را دارم چه غم دارم
✍
#غلامرضا_سازگار