عزاداری سیدالشهداء(ع)، و ورود با حجاب بانوان در مراسمات عزاداری نشان از عدم توجه زنان به قضیه کشف حجاب داشت.
اقدامات انتظامی رضاخان در جهت تثبیت قانون کشف حجاب
اقدامات انتظامی، چهره دوم جشنها و سخنرانیها بود و در واقع سیاست تشویق و تنبیه را کامل میکرد. با آغاز سال 1315 و ارسال امریه 401 مبنی بر اینکه «کار را تمام شده ندانید»، اقدامات نظامی به تدریج بر تبلیغات پیشی گرفت. با استقرار پاسبانها در معابر عمومی، رفت و آمد زنان چادری کنترل و در صورت مشاهده زنان چادری، چادر آنها گرفته و ضبط میشد. بانوان مؤمن به نسبت ذوق و توانایی خود، سعی در حفظ حجاب اسلامی داشتند. زنان با پوشیدن پالتوهای بلند، سرکردن چارقد و شال گردن که موها را میپوشاند از خیابانها عبور میکردند.
در مقابله با این قبیل موارد امریهای صادر شد که مطابق آن شهربانی مأمور شد تا «به مأمورین خود دستور دهد در کوچه و بازار و معابر و غیره تفتیش کنند و اگر بانویی با چارقد دیده شد، شدیدا مؤاخذه کنند.» اجرای مفاد این امریه کار را به خشونت کشاند تا جایی که بانوان محجبه در کوچهها نیز هتک حرمت میشدند. اما این اقدامات شدید نظامی به جد دنبال میشد تا آنجا که در شهری مانند سمنان یک هفته پس از ابلاغ امریه، 200 عدد چارقد و شال از بانوان گرفته شد و در کاشان اطلاعیه شدیدالحنی خطاب به بانوان صادر شد.
کار شهربانی به شهرها و شهرستانها محدود نشد، بلکه در دهات و قراء، که نظمیه حضور فعالی نداشت، کدخدای ده برای مراقبت از اهالی تحت فشار واقع میشد. مناطق ایلاتی کردنشین و لر نشین نیز از پیامدهای این سیاست دور نماندند. همچنین حکومت کرمانشاهان با صدور متحدالمالی، از همه نواب حکومت خواست تا ترتیبی اتخاذ نمایند که لباس اهالی قراء و قصبات نیز به شکل بانوان «متمدن دنیا» در بیاید.
گزارش مفصل حکومت کاشمر به ایالت خراسان که متضمن شرح اقداماتی نظیر «التزام گرفتن از حمامهای زنانه که هیچ زنی را بدون کلاه به حمام راه ندهند، گماشتن مفتشه در حمامها برای مراقبت از زنان، التزام گرفتن از صاحبان گاراژها و منع بانوان پوشیده از زیارت قبور مردگان و...» تنها نمونهای از شدت کنترل اجتماعی برای در فشار قرار دادن زنان محجبه را میرساند.
در سطح ادارات نیز از بالاترین سطوح تا کارمندان عادی، فشار زیادی وارد میشد که آنان در مراسم کشف حجاب شرکت کرده و در معابر همراه همسرانشان حرکت کنند. و اگر «بعضی از اعضاء ادارات از بیرون بردن خانمهای خودشان به کنفرانسها و مجامع عمومی غفلت میورزیدند» به رؤسای ادرات اخطار میشد که به «اعضای خودشان تذکر دهند من بعد اگر غفلت و کوتاهی نمایند، به ضرر خودشان تمام شده و صورت آنها با نام و نشان به مقام ایالت گزارش خواهد شد.» کارمندان عادی چنان تحت مراقبت بودند که تنها یک گزارش امنیه در مورد اینکه همسری با حجاب دارند، کافی بود تا فورا او را احضار و اخراج نمایند. به عنوان نمونه این رویه در مورد یکی از کارمندان مالیه اسفراین اعمال شد.
در ردههای بالاتر کوچکترین احتمال عدم پیشرفت در کشف حجاب در یک منطقه، موجب تهدیدات شدید اداری بود. در ارتش نیز هنگامی که یکی از مقامات قضائی ارتش از برداشتن روسری نازک همسرش، در هنگام تشرف به حرم مطهر امام رضا (علیهالسلام) استنکاف ورزید به محاکمه کشیده شد.
شکست سیاست کشف حجاب در دوران رضاخان
از آغاز سال 1315 تا 1317 اقدامات انتظامی ابتدا در کنار اقدامات تبلیغی صورت گرفت و بعد از مدتی مهمترین ابزار اجرای کشف حجاب گردید. از اواسط سال 1317 بینتیجه بودن کاربرد اقدامات انتظامی روشن و ترکیبی از روشهای اداری و تلاشهای تبلیغی در کنار برخوردهای خشن مورد استفاده قرار گرفت. بنابر اسناد موجود تلاشهای نظامی و فرهنگی رضاخان برای کشف حجاب بینتیجه بود.
با سقوط حکومت رضاشاه، جامعه آن روی خود را نشان داد و مقاومت فرهنگی بانوان به ثمر نشست. اول اردیبهشت 1321 وزارت کشور طی مکتوبی به نخستوزیر از شکست سیاست طرح کشف حجاب پرده برداشت و نوشت: «جناب آقای نخستوزیر! به طوری که گزارش دادهاند چندی است استعمال چادر سفید و اخیرا نیز چادر سیاه بین بعضی از بانوان معمول گردیده، در خیابانها و معابر با چادر در حال عبور دیده میشوند» 15 خرداد 1322 وزیر کشور طی مکتوبی دیگر به نخستوزیر بار دیگر شکست سیاست کشف حجاب را یادآور میشود و مینویسد:
«اخیرا استعمال چادر نماز و چادر مشکی و عمامههای شیر شکری و کلاههای پوست نمدی در اغلب شهرستانها شیوع پیدا کرده است...» علاوه بر این، گزارشهای ارسالی مختلف از استانهای کشور نشان دیگری از شکست سیاست کشف حجاب رضاخانی بود که با زور باطوم سربازان هم نتوانست بر جامعه مذهبی ایران تحمیل شود.