در کتاب «سقوط امپراتوری انگلیس و دولت دکتر مصدق» نوشته «برایان لیپینگ» به نحوه‌ی سازماندهیِ نیروهای کودتا و نقش برادران رشیدیان اشاره شده است. وی در این باره مطرح می‌کند: «ترتیب اجرای کودتا به دسیسه انگلیس به دقت انجام شده بود. برخی از عملیات‌ها مانند تطمیع نمایندگان مجلس، پرداخت پول به سرکردگان گروه‌ها، کشاندن آشوب‌گران به خیابان‌ها و مقابله با تظاهرات خودجوش طرفداران مصدق، با موفقیت انجام گرفته بود. این عملیات گسترده توسط سه برادر سیف الله، قدرت الله و اسدالله صورت می گرفت.» «جیمز بیل» محقق آمریکایی که ظاهرا با اسدالله رشیدیان، دوستی شخصی داشته، جایگاه برادران رشیدیان را در حوادث سال های 1330 تا 1332 چنین بیان می‌کند: «آنان نیز مانند پدرشان قبل از خودشان ارتباط محکمی با انگلیس‌ها داشتند و در سال‌های دهه 1940 با انگلیس‌ها در ایران کار کرده بودند. برادر بزرگتر، سیف الله موسیقیدان و فیلسوف بود و مغز این گروه سه نفره به شمار می رفت. او شیفته‌ی تاریخ سیاسی بود. اسدالله سازمان‌دهنده و مبارز سیاسی بود و مورد اعتماد شاه قرارداشت. در حالی که قدرت الله، بیشتر تاجر و مقاطعه‌کار بود... آنها در واقع حلقه‌ی اصلی ارتباط بین انگلیس و آمریکا در این ماجرا بودند». کرومیت روزلت نیز از دو برادر ایرانی با نام مستعار «برادران بوسکویه» یاد کرده و گفته بود این دو برادر بسیار لایق و فعال بودند و از نظر سازماندهی در گذشته شایستگی خود را ثابت کرده بودند و ما اطمینان داشتیم به کمک این برادران می توانیم بر جلب حمایت «بازار» حساب کنیم. روزولت در اینباره می نویسد: بالاخره دو ایرانی هم هستند که باید از ایشان هم یاد کنم. این دو هم اکنون قابلیت خود را در این مرحله‌ی مقدماتی عملیات نشان داده‌اند. مطمئنم که در هفته‌های آینده هم فوق‌العاده باارزش خواهند بود. این دو برادرند و ما از آن‌ها بعنوان برادران «بوسکو» یاد می‌کنیم. آن‌ها خودشان سراغ ما آمدند مطلقاً به‌صورت غیرمترقبه. ما هم به‌هر طریقی که می‌توانستیم درباره‌ی آن‌ها تحقیق کردیم. با این که آشکارا حاضر نشده‌اند که از تجربه‌ی گذشته‌ی خود و یا حتی از همکاران کنونی خود چیزی به ‌ما بگویند اما ما از ایشان رضایت داریم. اینان هم اکنون قابلیت خود را در یک اقدام که ترجیح می‌دهم در این زمان از آن بحثی نکنم نشان داده‌اند. اطمینان داریم که برای برانگیختن بازار به‌حمایت از شاه، می‌توانیم به‌‌ایشان متکی باشیم و این هم تنها علامتی است که مردم و ارتش به‌آن نیازمندند.» نکته‌ی کلیدی اما این است که دولت مصدق با اعتماد به آمریکایی‌ها به عنوان یک قدرت موازنه‌ای که مصدق به آن اعتقاد داشته است، خود عامل بروز حذف خود شده است. اسناد موجود نشان می دهد که دکتر مصدق از فعالیت پسران حبیب الله رشیدیان آگاهی کامل داشت و مدارک کافی دال بر روابط آنها با سفارت انگلیس و هم دستی با اشرف پهلوی در توطئه علیه دولت وی را اختیار داشت. البته مصدق به جای برخورد قاطع در مهر 1331 دستور بازداشت اسدالله رشیدیان را به اداره آگاهی داد و وزیر دادگستری در گزارشی، آنان را به «داشتن روابط با سفارت انگلیس و دادن اطلاعات به مامورین انگلیس» متهم کرد. ولی پرونده آنها مانند یک دعوای ساده به دادسرای تهران ارجاع داده می‌شود و بالاخره در اسفند 1331 دستور آزادی رشیدیان صادر شد. از این رو آنان به علاوه برادران بوسکو توانستند آزادانه به اقدامات ضد دولت و سازماندهی‌های نیروهای انگلیس و آمریکا برای کودتا اقدام کنند. کودتاگری آمریکا در کشورهای مختلف جهان آمریکا به عنوان یک دولت کودتاگر در جهان شناخته می‌شود. موید این موضوع نیز سخنان معروف «ژان برتراند آریستاید» رئیس جمهور هائیتی است که اندکی پس از کودتای سال 2004 آمریکا در این کشور در میامی آمریکا طی سخنرانی خود یک سؤال و جواب جالب را مطرح کرد: «چرا تاکنون در واشنگتن کودتا شکل نگرفته است؟ چون در واشنگتن "سفارت آمریکا" وجود ندارد.» کودتاهای آمریکا که لیستی از کودتاهای شکست خورده و موفق را تشکیل می‌دهد در کشورهای مختلف نزدیک به عدد 100 است. این کودتاها مسیر پیشرفت سیاسی و اقتصادی این کشورها را مسدود کرد و سد راه این پیشرفت نیز منافع آمریکایی‌ها بوده است. اولین چیزی که در این کشورها با هر کودتایی از دست رفت امنیت ملی بود و پس از آن اکثرا حکومت‌های خودکامه تحت نظر و سرسپرده آمریکا بیشتر منافع این کشور را تامین می کردند تا منافع مردم کشورهای مدنظر را بر سر کار می آمدند و امیدهای مردم هر روز بیشتر بر باد می‌رفت. بسیاری این نکته‌ی معروف سیاسی را مطرح می‌کنند که پیشرفت کشورهایی مانند امریکا، انگلیس، فرانسه و ... به سبب استعمار و نفوذ در کشورهای مختلف بوده و آبادی‌های این کشورها بر ویرانه‌های کشورهای دیگر بنا شده است. 🔴🟣🔴 ۴