🔴 یادداشت پرمغز شهید سلیمانی درباره شهید حاج احمد کاظمی
🔺دوستی در حماء از من خواست که در مورد لشکر نجف که امروز در نبرد سوریه مشغول فداکاری است چیزی بنویسم.
🔺خواستم خواسته این برادر مجاهد را با کلامی ناقص و غیرکافی در حق این لشکر فداکار اداء کرده باشم.
🔺وقتی نام لشکر نجف را میشنوم قامتی بسیار زیبا و رعنای عرشی که بوی بهشت از آن همیشه استشمام میشد، که قامت مردانهاش همچون کوهی پناهگاه سختیها و دشواریها بود، مردی که نجفآباد با همه بزرگانش مفتخر به نام و یاد اوست.
🔺احمد عزیز، احمدی که وقتی در جلسهای بود اطمینان در آن حاکم و در غیابش نقصی بزرگ قرار داشت، مردی که مشارکتش در نبردی موجب استحکام عمل و تضمین پیروزی بود، مجاهد بزرگی که فاتح خرمشهر بود، مردی که رقابیه را درنوردید، مردی که بارها با حکمت و شجاعتش دشمن را به تحقیر انداخت.
🔺ردپای او در بیستهزار کیلومتر مناطق اشغالی توسط دشمن بعثی مشهور است.
نور بهجامانده، تابش مستمری که امروز میلیونها نفر راهی آن میشوند و به این دلیل آن را قافله راهیان نور نامیدهاند.
🔺احمدی که شادی و خندهاش، غم و غصهاش، اندوه و فرحش زیبا و دوستداشتنی بود، مجاهدی که ایران در نقص عدم وجود و حضورش در غم است.
🔺احمد ما و من، احمد همه ایران و همه اسلام و تشیع، آری، نجف را چنین مؤسسی بود که پیوسته در هر بیانی خدا را، خدا را، خدا را متذکر میشد. برادران در نجف، نجفی باشید، آنچنان که مؤسس و پایهگذار این بنای ارزشمند بود و درون آن هزاران هزار جوان متدین و مجاهد را پرورش داد، لشکری که دشمن را به وحشت میانداخت و لرزه بر اندامش حاکم میکرد، لشکری که همه بنبستهای جنگ با وجود فرمانده لایقش پیوسته برطرف میشد، لشکری که دیگر سازمانهای رزم آرزوی همراهی او را داشتند،
🔺نجفی که حوزه علمیه متحرکی بود و هزاران مدافع دین را در خود جای داده بود.
🔺یاد آن نجف و یاد فرمانده بزرگوار شهیدش بهخیر و امیدوارم این یادگار برادر شهیدم حاج احمد، احمد آشنای همه مجاهدان، پیوسته روح احمدی بر آن حاکم باشد.
▫️«سوریه، شهر حماء، مورخه ۱۳۹۶/۱/۶، شاگرد و همرزم احمد ـ قاسم»