به نام خدا جرمی را که آقای نجفی مرتکب شده است ؛ اگر چه عادی تلقی نمی شود اما حادثه ایست که ممکن است هر کس مرتکب آن بشود . برای قضاوت در مورد قتل صورت گرفته اولا باید منتظر بود تا تحقیقات پلیسی و بررسی های قضائی خاتمه یابد . نتیجه امر و حکم یا رای مقام قضائی که قطعا با همه جانبه نگری صادر می شود ؛ به صواب نزدیکتر است . ثانیا برای قضاوت صحیح یا قریب به صحت در مورد یک پدیده و یک حادثه و مرتکبین آن ، باید نسبت به جزئیات امر آگاهی داشت و باید با در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی و ملاحظات روحی موثر بر تصمیم و اقدام اشخاص ، در مورد آنها ابراز نظر کرد . هرچند بهتر است از قضاوت و پیشداوری پرهیز نمود و این وظیفه خطیر را به اهلش و کسانی که صالح بر قضاوت هستند سپرد . چند نکته اما ایجاب می نماید تا در این مجال به تحلیل ماجرا پرداخت : نخست آنکه : اتفاق ناگواری از این نوع وقتی منتسب به اشخاص صاحب نام و مقامات کشور می شود ، کنجکاوی جامعه و پیکیری لحظه به لحظه اخبار مرتبط با آن از سوی مردم و وسایل ارتباط جمعی ، امری نسبتا طبیعی تلقی می شود و مردم می خواهند از جزئیات ماجرا مطلع شوند و بدانند چرا فلان چهره معروف و فلان چهره محبوب و فلان مقام عالیرتبه ٫ مبادرت به انجام این کار خیر یا شر نموده است . نکته دوم اینکه آقای نجفی در نوشته پس از ارتکاب قتل و در اولین صحبت های خود با اصحاب رسانه ، ارتباط مقتول با نهادهای امنیتی را مورد اشاره قرار داده اند . این اشاره هرچند سطحی و گذرا اما دستاویزی شد برای برخی قلم به دستان تا علاوه بر بکار بردن تعابیر و تاویل های خود ساخته ، علاوه بر هتک حرمت مقتول - که نمی تواند از خود دفاع کند و در قبول یا رد این ادعا مطلبی را بیان دارد - و بازماندگان او ، به نوعی نهادهای جان برکف و همیشه هوشیار امنیتی و اطلاعاتی کشور را نیز درگیر ماجرا ساخته و شریک و مقصر در حادثه معرفی نمایند و بار جرم را از دوش مجرم بردارند . تبعات گوناگون این ادعا ایجاب می نماید تا پس از پایان گرفتن تحقیقات پلیسی و خاتمه فرایند بازپرسی ، با اذن مقام محترم قضائی ، آقای نجفی جهت روشنگری و ادای توضیح لازم در این خصوص ، در اختیار نهاد امنیتی مورد نظر قرار گیرد . سوم : معلوم نیست چرا و چگونه موضوع سخیف ارتباط نامشروع مقتول با مردان غریبه مطرح و به آن دامن زده شده و در ادامه با جهالت کامل نسبت به حکم شارع مقدس در این موضوع ، متهم را مهدورالدم معرفی و به صورت صریح یا تلویحی ، قتل این خانم و جنایت رخ داده را تایید و اجرای حکم الهی قلمداد کرده اند . زهی وقاحت ! اگر آقای نجفی یک زن را کشت و بناحق او را از ادامه حیات محروم ساخت ؛ این قبیل افراد پلید ، آبرو و حبثیت مقتول و بازماندگان او را به مسلخ جهالت و خباثت و ناجوانمردی خود برده اند . اطلاعات دینی و فقهی این نگارنده بسیار ناچیز است و توضیح و تبیین حکم الهی و نظر شرع مقدس در موضوع رابطه زن شوهر دار با مرد بیگانه ، بر عهده عالمان صلاحیتدار و اهل فن است اما شنیده های دیرینه ام ، گویای این نکته است که شوهر فقط در زمانی می تواند راسا اقدام به قتل همسر خود نماید که او را در حال هم بستر بودن با مرد غریبه مشاهده نماید و لذا صرف ظن و احتمال روابط زن با مرد بیگانه ، مجوز کشتن او نیست . چهارم : آقای نجفی اظهار داشته اند : مقتول بارها او را تهدید به افشای اسرار و رازهای مگو نموده است . از سوی دیگر خبرنگاری نیز ادعا نموده است که به درخواست مقتول ، با وی برای شنیدن و احیانا انتشار گزارش های سر به مهر ، قرار ملاقات داسته است اما متاسفانه به جای آمدن او به دفتر سایت ، خبر کشته شدنش به ما رسید . آقای نجفی به عنوان فردی با ضریب هوشی بالا و شخصی که در دهه های متوالی متصدی مدیریت کلان کشور بوده است ؛ آگاهی از افتضاح ناشی از قتل بدیهی است و او به خوبی بر این حقیقت واقف بوده است که قتل همسر ، مقدمه ای فراموش نشدنی برای لکه دار شدن اعتبار و حیثیت سیاسی او و بسیاری از دیگر کسانی است که او را زیر چتر حمایت خود قرار داده اند . با این وجود او قتل و افتضاح مترتب بر آن و تبعات ناشی از جنایت را بر ممانعت از افشاء شدن اسرار ، ترجیح داده است . مسلم است که این اسرار بسیار مهم و فراتر از شخص نجفی بوده است و چه بسا ، حیات و ممات سیاسی بسیاری از افراد در گرو مکتوم ماندن یا افشاء شدن این اسرار بوده است . آیا موضوع مربوط به برنامه های جاری برای مقابله با اصل نظام بوده است ؟ آیا مقتول از اقدامات در حال اجرا برای ایجاد نارضایتی گسترده اجتماعی مطلع بوده است ؟ آیا نکات پنهانی در مورد برجام و سند ۲۰۲۰ در میان است ؟ آیا نکاتی در مورد نفوذی ها و مهره چینی های بیگانگان در دولت و دستگاه حاکمه ، در میان بوده است ؟ آیا نجفی در دوران طلائی زندگی با مقتول ، مطالب ممنوعه ای در مورد رانت ها و چپاولگری ها و تقسیم ثروت ملی در بین نورچشمی ها و صاحب