💬 یه روز رفتم تره بار هندونه بخرم به فروشنده گفتم یه هندونه ی خوب خودت برام سوا کن یه هندونه سوا کرد گفتم مطمعنی این خوبه ؟مهمون دارم هااا گفت آره باباا عالیه خیالت راحت اگه بد بود بیار بزن تو سر من ، گفتم میارماا گفت بیار، اومدم خونه هندونه رو بریدم دیدم نه رنگ داره نه مزه فوری پریدم رفتم سراغ یارو از پشت نزدیکش شدم و هندونه رو بردم بالا و گفتم اومدم اینو بزنم تو سرت ،یه دفعه با ترس برگشت ببینه من کی هستم و با چی می‌خوام بزنم تو سرش یهو خودش یادش اومد فوری یه هندونه ی دیگه داد بهم اما این یکی و همونجا باز کرد مطمعن شه چون میدونست دوباره میام سراغش😂 .😍😘 😊 (صلواتی ) 😂😊😊😂 https://eitaa.com/kashkoole_tanazy 👆👆👆