📟دوصد گفته چون نیمکردار نیست📟 خیلی از افراد ادعای علم می کنند و در حرف خیلی قشنگ و منطقی هستند، وقتی پای عمل به میان می آید، کاملا می لنگند. البته خیلی زود ماهیت این افراد برای مستمعین روشن خـواهد شد. قصه: باتلاق گیر کرده روزی مردی داخل چاله ای افتاد و بسیار دردش آمد نتوانست از آن چاله خارج شود. توصیه رهگذران:👇 یک پدر روحانی مسیحی او را دید و گفت: حتما گناهی انجام داده ای! دانشمندی گفت: باید عمق چاله و رطوبت خاک را اندازه کنم!. روزنامه نگاری: ای مرد! درد هم داری؟! روانشناس: این چاله و همچنین دردت فقط در ذهن تو هستند، در واقعیت وجود ندارند!! دکتر: این دو تا قرص آسپرین را بخور دردت کاهش می یابد!! پرستار: خیلی دردناک است، من اینجا کنارت می مانم و با تو همدردی می کنم! خرافه باف: حتما به والدین بد کردی که چنین گرفتار شدی! موعظه گر: خواستن توانستن است، تلاش کن تا از چاله خارج شوی! خوشبین: شانس آوردی ممکن بود یکی از پاهات رو بشکنی!!! در پایان فرد بیسواد و ساده ای که فریاد این مرد فلک زده را شنید، دستش را دراز کرد و گفت: برادرم! دستم را بگیر، تا تو را از این چاله در بیاورم، لذا مرد فلک زده از چاله نجات یافت و هیچ مشکلی هم نداشت. از مرد ساده تشکر کرد و قدری تفکر که مدعیان دانایی بیسوادند و مردی که ادعایی ندارد و خودش را بیسواد می داند، چون مرد عمل بود بر همه برتری دارد. العمل العمل العمل، امان از حرافان ... نتیجه: آنکه می داند انجام می دهد و آنکه نمی داند فقط حرف می زند و خودش را باور ندارد. مقدسی» ۱۴۰۳/۶/۴ کانال طب و سیاست👇 @mhg12871338 🌸🤦‍♂🌸🤦‍♂🌸🤦‍♂